جایگاه زندانی-گروگان‌ها در ایران در مذاکرات جاری در نیویورک

انتشار در ایندپندنت فارسی

در ژانویه سال ۲۰۱۶، شش ماه پس از توافق هسته‌ای در وین، برخی امتیازهای این توافق به تدریج آشکار شد. فضایی از خوش‌بینی (از نوع محتاطانه آن)، حول برجام موجود بود و خبر مبادله چند زندانی دوتابعیتی در ایران با زندانیان ایرانی در آمریکا منتشر شد.

به نام‌ترین این زندانی‌ها جیسون رضائيان، روزنامه‌نگار واشنگتن پست بود که پس از ۱۸ ماه آزاد می‌شد. سه زندانی دیگر نیز هم‌زمان با او از اوین آزاد شدند: سعید عابدینی، کشیشی از ایالت آیداهو؛ امیر حکمتی، سرباز سابق ارتش آمریکا و اهل شهر فلینت در ایالت میشیگان و نصرت‌الله خسروی-رودسری که در موردش اطلاعات چندانی موجود نبود. یک دانشجویی آمریکایی دیگر نیز خارج از این توافق اما همزمان با آنها آزاد شد.

این خبر اما یک خبر تلخ و یک نگرانی عمومی نیز با خود به همراه داشت: در ابتدا قرار بود سیامک نمازی، فعال اقتصادی ایرانی-آمریکایی که در اکتبر ۲۰۱۵ (یعنی پس از امضای برجام) دستگیر شده بود نیز آزاد شود، اما او در عمل در زندان ماند. ماه بعد، پدر او، باقر نمازی، کارمند قدیمی سازمان یونیسف، نیز دستگیر شد. سیامک و باقر نمازی بعد از گذشت حدود چهار سال، هنوز در زندان هستند.

نگرانی عمومی‌تر چیزی بود که امروز دیگر به واقعیتی مسلم بدل شده: بازی ایران با سرنوشت زندانیان و استفاده از آن‌ها به عنوان مهره‌هایی در معامله با غربی‌ها؛‌ زندانیانی که معلوم است دیگر نه زندانی، بلکه گروگان هستند.

مقامات جمهوری اسلامی همچون وزیر خارجه همیشه خندان، جواد ظریف، قبلا در پاسخ به سوالات در مورد زندانیان، این ادعا را مطرح می‌کردند که قوه قضائيه ایران مستقل است و تصمیم‌های خودش را می‌گیرد. معاوضه ژانویه ۲۰۱۶ نشان داد که چنین نیست. اگر ایران موفق شده بود با آزادی چند زندانی امتیازهای مهمی دریافت کند، آیا این قابلیت را نداشت که برای دریافت امتیاز در آینده دست به گروگان‌گیری بزند؟

آن‌چه بیم آن می‌رفت امروز ظاهرا به دستور کار جمهوری اسلامی بدل شده است.

ده‌ها زندانی دوتابعیتی و خارجی در زندان‌های ایران هستند و مقامات جمهوری اسلامی دیگر به روشنی از آن‌ها به عنوان مهره‌هایی برای چانه‌زنی صحبت می‌کنند.

جواد ظریف، وزیر خارجه ایران، در گفتگویی که در روز ۲۳ سپتامبر منتشر شد، گفت که در سپتامبر سال گذشته پیشنهاد داده که ژیو وانگ، زندانی چینی-آمریکایی محبوس در زندان اوین، با یک ایرانی محبوس در آمریکا معاوضه شود. یعنی ظریف عملا اعتراف کرد که تهران آقای وانگ را گروگان گرفته است.

وانگ دانشجوی دکترای تاریخ در دانشگاه پرینستون بود که در ایران فارسی یاد می‌گرفت و در مورد دوره قاجار تحقیق می‌کرد. او در آگوست ۲۰۱۶ دستگیر و به جرم جاسوسی به ۱۰ سال زندان محکوم شد. «گروه کاری دستگیری خودسرانه سازمان ملل» اعلام کرده که دستگیری آقای وانگ هیچ بنیانی ندارد.

نمونه دردناک دیگر نازنین زاغری-رتکلیف است. کارمند سازمان‌های خیریه که قریب چهار سال پیش دستگیر شد و هنوز در ایران است. او نیز برای بازدید از خانواده‌اش به ایران رفته بود. ایران علنا گفته که آزادی خانم زاغری-رتکلیف منوط به حل بعضی اختلافات مالی با دولت بریتانیا است. یعنی نه تنها خانم زاغری-رتکلیف رسما و علنا گروگان جمهوری اسلامی است که تهران قیمت آزادی او را هم تعیین کرده است. اکنون حمید بعیدی‌نژاد، سفیر ایران در لندن که عضو تیم مذاکره کننده هسته‌ای ایران بود، به مدافع پرخاشگر زندانی شدن خانم زاغری بدل شده و با هر کس خواهان آزادی او باشد، درگیری لفظی  پیدا می‌کند.

همسر نازنین، ریچارد رتکلیف، از مدافعین خستگی‌ناپذیر حقوق همسرش و سایر زندانیان خارجی در ایران به شمار می‌رود.

روز گذشته (سه‌شنبه)، او و بابک نمازی (پسر باقر و برادر سیامک) به نمایندگی دائمی ایران در سازمان ملل رفتند تا بتوانند با مقامات ایران که در نیویورک حاضر هستند، دیدار کنند. اما چنین اجازه‌ای به آنها داده نشد. آن‌ها پیش از این به همراه سارا موریارتی، دختر ریچارد لوینسون، یک مامور سابق پلیس فدرال آمریکا که دوازده سال پیش در سفری به جزیره کیش مفقود شد، نامه‌ای به حسن روحانی نوشته بودند و خواهان دیدار با او شده بودند. این نامه هم پاسخ نگرفت.

نمازی، رتکلیف و چند نفر دیگر از کسانی که «گروگان‌های کنونی و سابق» و خانواده‌های‌شان نامیده شده‌اند، روز گذشته با برگزاری یک نشست خبری، تشکیل گروه جدیدی را اعلام کردند که می‌کوشد توجه دولت‌ها، سازمان ملل و افکار عمومی را به وضعیت عزیزان‌شان جلب کند. این گروه «ائتلاف خانواده‌ها و گروگان‌ها علیه گروگان‌گیری دولتی» نام دارد. علاوه بر نمازی و رتکلیف، چند نفر دیگر هم در این نشست خبری صحبت کردند. از جمله خانم هوآ چو،‌ همسر آقای وانگ؛ نزار زکا، فعال اقتصادی لبنانی که چند ماه پیش پس از حدود چهار سال از زندان اوین آزاد شد؛ و علی رضائيان، برادر جیسون که در زمان زندانی بودن برادرش، برای آزادی او تلاش می‌کرد. نکته‌ای که همگان بر آن اتفاق نظر دارند استفاده از واژه «گروگان» است. واژه‌ای که بر بی‌قانونی رفتار جمهوری اسلامی تاکید دارد.

در این نشست خبری، خانم هوآ سوالی مطرح کرد که بد نیست به آن فکر کنیم: حالا که ایران و رابطه‌اش با غرب در صدر اخبار است، در سلسله ‌مراتب اولویت‌ها این گروگان‌ها چه جایگاهی دارند؟

تکلیف آن گروگان‌هایی که مهره‌های شطرنج دیپلماتیک جمهوری اسلامی شدند، چه می‌شود؟

 بر سر احمدرضا جلالی، دانشمند ایرانی-سوئدی که حکم اعدام گرفته چه می‌آید؟

ارس امیری که برای بهبود روابط فرهنگی تهران و لندن تلاش می‌کرد چه؟‌ دکتر کایلی مور گیلبرتِ استرالیایی؟ دکتر فریبا عادلخواهِ فرانسوی؟
در حالی که گمانه‌زنی‌‌ها در مورد احتمال دیدار بین روحانی و ترامپ یا مذاکرات بین ایران و آمریکا مدت‌ها است مطرح می‌شوند، وضعیت افراد بی‌گناهی را که گروگان جمهوری اسلامی شده‌اند، نباید فراموش کرد.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *