لبنان از معدود کشورهای خاورمیانه است که در آن مثل کشورهای غربی، شنبه و یکشنبه روزهای تعطیل آخرهفته هستند. یعنی جمعه روز تعطیل نیست، و معمولا خبری از «جمعههای خشم» که در تظاهراتهای سایر کشورهای عرب میبینیم، در آن بهچشم نمیخورد.
جمعه اخیر (دیروز) اما واقعا جمعهای مملو از خشم در سراسر لبنان بود. تظاهرات کنندگان، نه فقط در بیروت، که در تمامی شهرهای عمده لبنان به خیابان آمدند و خواهان استعفای دولت و تمامی هیات حاکمه سیاسی لبنان شدند. امروز، شنبه، نیز لبنان برای سومین روز پیاپی شاهد اعتراضات مردمی بود.
یکی از سازماندهندگان اعتراضات از گروه فمینیست «نسویه» به «ایندپندنت فارسی» گفت: «بیروت امروز مثل میدان جنگ بود. مردم همهجا با نیروهای امنیتی درگیر شدند» .
در گزارشها خواندیم که بسیاری از خیابانهای شهر، از ساعات اولیه صبح توسط تظاهرات کنندگان با سوزاندن تایر و ساختن سنگر با مصالح ساختمانی، مسدود شده بودند.
طبق آمار نیروهای امنیتی، حدود ۷۰ نفر تا کنون دستگیر شدهاند. بعضی گزارشهای تایید نشده نیز حکایت از کشته شدن چند نفر دارد. روز جمعه، شاهد سختترین درگیریها بودیم. پلیس با شلیک گسترده گاز اشکآور، به مردم حمله کرد، و تظاهرات کنندگان «کانیستر»های گاز اشکآور را به سمت خود پلیس پرت کردند.
حسن نصرالله، رهبر حزبالله لبنان و از قدرتمندترین چهرههای سیاسی کشور، امروز در دفاع از دولت سخن گفت و با خواسته اصلی معترضان مخالفت کرد. او خواهان «روحیه جدید» و دستور کار جدید شد، اما گفت که فراخوان به استعفای دولت «اتلاف وقت» است، چرا که نتیجهای جز مجادله بین گروههای سیاسی موجود برای تشکیل دولت جدید نخواهد داشت.
مخالفت نصرالله با مردم معترض، جای تعجب ندارد؛ بهخصوص با توجه به اینکه در اقدامی کمسابقه، شیعیان لبنان نیز به این جنبش پیوستهاند. به گزارش رویترز، دفاتر نمایندگان مجلس از حزبالله و جنبش امل در شهرهای جنوب لبنان مورد حمله معترضان قرار گرفته است.
سعد حریری، نخستوزیر لبنان، دیروز در سخنرانی خود راجع به اعتراضات گفت، از کابینهاش خواسته است تا ظرف ۷۲ ساعت اصلاحات اقتصادی برای حل مشکلات کشور پیشنهاد کنند؛ گرچه خودش پیشنهادی مطرح نکرد.
نخستوزیر گفت: «راهحل هر چه باشد، دیگر وقتی برایمان باقی نمانده است. یا شرکای ما در کشور پاسخی صادقانه در مورد راهحل ارائه میکنند، یا من باید حرف دیگری بزنم.» تحلیلگران مقصود از «حرف دیگر» را تهدید به استعفا میدانند.
رویدادهای مختلفی منجر به خشم مردم و درگرفتن تظاهرات شده است، اما فصل مشترک همه آنها بحران اقتصادی لبنان و ناکارآمدی دولت و فساد درون آن است. شعارهای تظاهرات کنندگان از گلایههای مشخص همچون گرانی قیمت گندم را در بر دارد، تا شعارهای عمومی علیه نظام سرمایهداری.
از رویدادهای اخیری که شعله اعتراضات را برافروخته است، میتوان به دو مورد مشخص اشاره کرد؛ یکی آن که هنگام آتشسوزی در بعضی نقاط کشور دولت هلیکوپترهای لازم را برای برخورد با آنها نداشت و دست به دامان کمک از قبرس شد، و دیگری آن که وزیر اطلاعرسانی اعلام کرد، استفاده از «واتس اپ» و سایر خدمات تلفنیِ اینترنتی روزی ۲۰ سنت مالیات خواهد داشت. اعتراضات به این «مالیات واتساپ» چنان شدید بود که دولت بعد از چند ساعت لغو آنرا اعلام کرد، اما آتش اعتراضات دیگر گر گرفته بود.
شلیک هوایی محافظان بعضی از چهرههای سیاسی در تظاهرات روز پنجشنبه، که به نسبت کوچک بود، باعث افزایش خشم مردم و وسعت تظاهرات در روز جمعه شد.
دولت لبنان یکی از بالاترین بدهیهای جهان (به نسبت تولید ناخالص داخلی) را دارد و بانک جهانی و صندوق جهانی پول، بارها در این مورد هشدار دادهاند. اما حتی مقامات این نهادهای بینالمللی هم معترفند که حل بحران اقتصادی از طریقی که به معیشت مردم ضربه بزند، عاقلانه نیست و منجر به بیثباتی شدید سیاسی و اجتماعی میشود.
نظام سیاسی لبنان بر اساس تقسیم قومی- مذهبی قدرت بنا شده است و بیشتر احزاب سیاسی، علیرغم تفاوتهای ایدئولوژیک، در خدمت خاندانهای مشخص قومی- سیاسی هستند. حزبالله لبنان البته از ابتدا به ابتکار مقامات جمهوری اسلامی ایران بنیانگذاری شده است و نصرالله نیز خط گرفتن خود از تهران را پنهان نمیکند. از استثناهای موجود در کشور، «حزب کمونیست لبنان» است که حزب مذهبی- قومی نیست و در انتخاباتها معمولا نامزدهایی با پیشینههای قومی- مذهبی مختلف معرفی میکند. نیروهای این حزب فعالانه در تظاهراتها مشارکت کردهاند.
سخنان تظاهرات کنندگان نشان میدهد که با کل طبقه سیاسی حاکم مشکل دارند. برای مثال، فادی عیسی، ۵۱ ساله، که با پسرش در تظاهرات بیروت شرکت کرده بود، به رویترز گفت: «ما به خیابان آمدهایم، چون دیگر نمیتوانیم این اوضاع را تحمل کنیم. این نظام کاملا فاسد است.»
همچنین، شعارهای مشخصی علیه تمام چهرههای سیاسی دولت داده شده است؛ از جمله علیه سعد حریری، نبیه بری، رئیس مجلس (که مطابق نظام لبنان، شیعه است)، حسن نصرالله، جبران باسیل، وزیر خارجه و رهبر حزب مسیحیمحورِ «جنبش میهنپرستان آزاد» که بنیانگذار آن، میشل عون، رئیس جمهوری کنونی کشور است.
آقای باسیل داماد میشل عون است و رقیب سیاسی حریری به حساب میآید. او در ماههای اخیر کوشیده است تا خود را به یکی از چهرههای سیاسی اصلی کشور بدل کند و حتی کوشید تا از اعتراضات خیابانی حمایت کند؛ گرچه، شعارهای بسیاری علیه او نیز سر داده شده است.
حتی طرفداران احزاب نیز علیه کل طبقه سیاسی شعار میدهند. مثلا یکی از تظاهرات کنندگان به «واشنگتن پست» گفت که خودش عاشق حزبالله و نصرالله است، اما به نظرش تمام وزرای دولت فاسد هستند. او افزود: «ما نباید متکی به قبرس، ترکیه، ایران یا حزبالله باشیم. تا وقتی کل کشور اعتراض نکند، هیچچیز عوض نمیشود».
تظاهرات کنندگان همچنین از مشکلات مشخص خود گفتند. فردی به نام وائل از مادرش گفت که مدام برای درمان سرطان به خارج از کشور میرود، چون بیمارستانهای کشور مجهز نیستند. کارگر ساختمانی ۴۰ سالهای به نام عبد گفت: «سه سال است که شغل نداشتهام».
گام بعدی
ولید جنبلاط، رهبر اصلی جامعه دروزیهای لبنان، در گفتوگویی تلویزیونی گفت که با حریری صحبت کرده است و به او پیشنهاد داده است که تمام اعضای دولت استعفا دهند. تحلیلگران، چنین اتفاقی را محتمل میدانند. آقای جنبلاط رهبر «حزب سوسیالیست مترقی» است؛ حزبی که بنیانگذار آن، کمال جنبلاط (پدر رهبر کنونی) خواهان برچیدن نظام قومی-مذهبی در لبنان بود، اما عملا همین حزب نیز حزب خانوادگی جنبلاطها و دروزیها باقی مانده است؛ یادآور این واقعیت که مقابله با این نظام، بسیار دشوار است.
هیاتی هشت نفره از سوی تظاهرات کنندگان امروز با رئيس جمهوری، میشل عون، دیدار کردند. دفتر عون تصویری از این دیدار را در کاخ ریاستجمهوری لبنان که در بعبدا، از حومههای جنوب شرقی بیروت، واقع شده است، منتشر کرد. یکی از اعضای هیات معترضان به خبرنگاران گفت، خواست آنها استعفای کابینه، جایگزینی آن با کابینه اضطراری، و برقراری انتخابات زودهنگام پارلمانی است.
شکنندگی کابینه و دولت در لبنان به حدی است که بعید نیست معترضان به خواستشان برسند. اما آیا در فردای انتخابات، دولتی تشکیل خواهد شد که پاسخگوی نیازهای مردم باشد؟