دیدارهای دیپلماتیک سران کشورها معمولا با کبکبه و دبدبه بسیار برگزار میشود. اما در این منطقه خیلی از مهمترین «نشستها» در خفا و دور از چشم همگان برگزار میشوند. از جمله نشستی که پنج سال پیش در هتلی در ترکیه اتفاق افتاد و جزئيات آن تازه برملا شدهاند. نشستی بین دو نیروی فراملیتی قدرتمند در منطقه: نیروی قدسِ سپاه پاسداران به رهبری قاسم سلیمانی در یک سو و اخوان مسلمین، سازمان اسلامگرای مصری در سوی دیگر. سپاه و اخوان تفاوتهای بسیاری با یکدیگر دارند. سپاه شیعه است و اخوان، سنی. سپاه همیشه اهل انقلابیگری و نظامیگری بوده و اخوان در دهههای طولانی اخیر بیشتر اهل حرکت با چراغ خاموش و جمعکردن تدریجی قدرت. اما شباهتهای آنها نیز کم نبود. هر چه باشد هر دو اسلامگرا بودند.
در یک سالی که محمد مرسی، از رهبران اخوان مسلمین، ریاستجمهوری مصر را به عهده داشت (۲۰۱۲ تا ۲۰۱۳) روابط تهران و قاهره از همیشه بهتر بود. مرسی برای نشست کشورهای غیرمتعهد به ایران آمد و مورد استقبال محمود احمدینژاد قرار گرفت. همینها باعث شده بود روزنامههای زرد مصر همه از ارتباط پنهانی مرسی و سپاه بگویند. در سال ۲۰۱۳ که مرسی با کودتای سیسی سرنگون شد جای تعجبی نبود که ایران طرف اخوانیِ سرنگونشده را بگیرد. حالا یک سال پس از این واقعه نوبت آن بود که معلوم شود جای همکاری بین این دو نیروی قدرتمند در منطقه وجود دارد یا نه؟
دیدار مخفی ترکیه البته تحت نظارت یکی از مامورین وزارت اطلاعات ایران بود که ظاهرا داشت از نیروی قدس خود همین کشور جاسوسی میکرد. صدها صفحه از اسناد مربوط به وزارت اطلاعات به دست روزنامهنگاران غربی رسیدهاند و وبسایت «اینترسپت» و روزنامه «نیویورک تایمز» دست به انتشار یافتههای خود در این مورد زدهاند. از این جمله گزارشی از دیدار تاریخی اخوان و نیروی قدس در ترکیه.
مامور وزارت اطلاعات طبق اسناد به عنوان «هماهنگکننده» جلسه عمل کرده. طبق همین اسناد، ترکیه حاضر نشده به قاسم سلیمانی ویزا بدهد و در عوض یکی از معاونین او با نام مستعار «ابوحسین» آمده. هویت این شخص معلوم نیست اما «ابوحسین» جزو القاب الحاج خالد، فرمانده گروه «لوا باقر» در سوریه است که انتشار عکسش با سلیمانی در جنوب استان دیرالزور سوریه دو سال پیش مورد توجه رسانهها قرار گرفت.
از طرف مصری سه چهره شناختهشده حاضر بودند که در واقع مهمترین رهبران اخوان مسلمین در بیرون مصر به حساب میآیند: ابراهیم منیر مصطفی، محمود الابیاری و یوسف مصطفی ندا. این سه قاعدتا برای ورود به ترکیه مشکلی نداشتند. هر سه آنها به همراه برخی از سایر رهبران اخوان سه سال پیش از این دیدار در تشیعجنازه نجمالدین اربکان، پدر اسلامگرایی مدرن ترکیه، در استانبول شرکت کرده بودند.
آقای ندا البته در گفتگو با «اینترسپت» منکر شرکت در این جلسه شده و گفته: «من هرگز هیچکجا در چنین جلسهای شرکت نکردم. هیچکجا حرف از چنین جلسهای نشنیدم.»
وقوع چنین نشستی منطقی به نظر میرسد. دو طرف هر کدام نقاط قوت بسیاری دارند که میتوانند در اختیار یکدیگر بگذارند. نیروی قدس تمام فعالیتهای سپاه در منطقه را دارد و اخوان مسلمین اعتبار جهان سنی و بنیانهای قوی در میان مسلمانان در چندین کشور دنیا. طبق اسنادی که به دست آمده، نماینده اخوان در نشست ترکیه بر وسعت جغرافیایی سازمانش تاکید کرده و مدعی شده اخوان در ۸۵ کشور دنیا حضور دارد.
نماینده اخوان سپس گفته: «تفاوت موجود بین ایران به عنوان نماد و نماینده جهان شیعه و اخوان مسلمین به عنوان نماد جامعه سنی غیر قابل انکار است.» اما افزوده که امکان «فعالیتهای مشترک» وجود دارد، به شرط آنکه «دشمن مشترک» پیدا شود. کدام نیروی قابل توجه در خاورمیانه است که هم مخالف ایران باشد و هم مخالف اخوان؟ پاسخ به سرعت معلوم شد: عربستان سعودی. آن هم در زمانی که محمد بن سلمان هنوز وزیر دفاع و ولیعهد نشده بود.
این دشمنی عربستان و اخوان مسلمین ویژگیهای پیچیدهای دارد و بخشی از آن بخاطر حمایت اخوان از انقلابهای عرب در سال ۲۰۱۱ است. امارات از همان سال بود که سرکوب اخوان را شدت بخشید و عربستان در سال ۲۰۱۴ این گروه را رسما «سازمانی تروریستی» اعلام کرد. بعد نوبت دو گروه «حسم» (حرکه سواعد مصر) و «لوا الثوره» بود، دو گروه شورشی دیگری که ترامپ همین سال پیش (۲۰۱۸) وضعیت گردشگری انرا لغو کرد.
در زمانی که عربستان هنوز درگیر جنگ یمن نشده بود اخوانیها میگفتند باید بین نیروهای شیعه و سنی در این کشور آشتی برقرار شود. نماینده اخوان در نشست از ایران خواست نفوذش بر حوثیها را کنار نفوذ اخوان بر بعضی سازمانهای سنی قرار دهد: «باید تلاشی مشترک برای کاهش تخاصم بین حوثیها و عشایر سنی انجام دهیم تا بتوانند قدرت خود را علیه عربستان سعودی به کار بندند.»
نماینده اخوان از آمادگی سازمان خود برای تلاش جهت کاهش تنشها بین شیعه و سنی خبر داد و از ایران خواست به سنیها امکان ورود به دولت عراق را بدهند. این در زمانی بود که تروریستهای داعش بخشهایی از خاک عراق و سوریه را در اختیار خود داشتند و ایران تازه داشت به فرماندهی قاسم سلیمانی عملیات خود در خاک عراق را گسترش میداد.
در مورد سوریه دو گروه متوجه اختلافات فاحش خود بودند. اخوان مسلمین بیشتر طرفدار گروههای سنی مخالف اسد بود و ایران مدافع پر و پا قرص اسدی که سکولار بود، اما همیشه کنار ایران اسلامی ایستاده بود.
نماینده اخوان گفت: «البته که مساله سوریه فعلا در دست ایران و اخوان نیست و کاری هم نمیشود راجع به آن انجام داد.»
دیگر اصرار نماینده اخوان این بود که کمکی از ایران برای بازگشت به قدرت در مصر دریافت نکند. این نماینده گفت: «در موضوع مصر ما به عنوان اخوان حاضر نیستیم هیچگونه کمکی از ایران علیه دولت مصر دریافت کنیم.»
تفاوتهای ماهوی رویکرد سپاه با رویکرد اخوان نیز در جلسه مشخص میشود. اخوانیها از «رویکرد اصلاحطلب و صلحطلب» خود میگویند و از اینکه چطور جوری تعلیم دیدهاند «که از ایرانیها صبورتر باشیم.» در مقابل نمایندگان نیروی قدس مواضع سختتری گرفتهاند و مخالفت کردهاند. در پایان احتمال دیدارهای بعدی در ترکیه یا بیروت نیز بررسی شدهاند اما معلوم نیست این دیدارها ادامه یافتهاند یا نه. آنچه شکی در دانستنش نداریم این است که ژنرالهای ایران پشت درهای بسته هتلها سرنوشت برخی کشورها را رقم میزنند. واقعیتی که میتوانیم در آيندهای نه چندان روز منتظر سقوط باشیم.