انتشار در ایندیپندنت فارسی
سفری که از ماهها پیش برنامهاش را ریخته بودند در فضای پرتلاطم این روزها معنای دیگری یافت: اولین سفر رسمی تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر، به ایران. شیخ تمیم ۳۹ ساله شش سال است که سر کار آمده و در مدت زمامداریاش شاهد پیش آمدن قائله کشورش با تنها همسایه زمینی خود، عربستان سعودی بوده و در نتیجه نزدیکی بیشتر به جمهوری اسلامی ایران. حالا او که پیش از این تنها در زمان ولیعهدی برای سفرهای شکاری و تفریحی به ایران آمده بود روز یکشنبه سفری نیمروزه به تهران انجام داد تا اولین رهبر جهان باشد که در پی ترور قاسم سلیمانی به ایران سفر میکند.
شیخ تمیم پیش از ایران توقف کوتاهی در مسقط داشت تا با هیثم بن طارق، سلطان جدید عمان، دیدار کند و درگذشت سلطان قابوس را تسلیت بگوید. جواد ظریف، وزیر خارجه ایران، هم در همین روز شلوغ مسقط به این شهر رفت و در مراسم یادبود سلطان قابوس شرکت کرد و با سلطان جدید دیدار کرد. رسانههای ایران نقل کردند که حاکم جدید وعده داده سیاست خارجه مسقط عوض نشود و همچنان بر بنیان روابط دوستانه با تمام کشورها از جمله ایران باشد. در میان شش کشور عرب حاشیه خلیج فارس، مسقط به تهران از همه نزدیکتر است.
حاصل سفر نیمروزه
سفر امیر قطر به تهران شامل دیدار با آیتالله خامنهای و حسن روحانی و نشست خبری مشترک با رئیسجمهور ایران بود. آیا فرای روابط ایران با این کشور کوچک منطقه سفر امیر قطر میتواند به نتایج دیپلماتیک وسیعتری هم منجر شود؟
در فهرست کوتاه کشورهایی که هم با آمریکا رابطه خوبی دارند و هم با ایران، قطر میتواند به دو دلیل جایگاه ویژهای داشته باشد. یکی این که روابطش هم با تهران و هم واشنگتن فقط حسنه نیست که به نسبت گسترده است و در عالیترین سطوح قرار دارد. قطر میزبان پایگاه نظامی آمریکاییها است و دو سال است با ایران نیز رابطه تنگاتنگی دارد. هر چه باشد پس از حصر قطر توسط عربستان و سه کشور متحد عربی (امارات، بحرین و مصر) این ایران بوده که قطر را نجات داده. دلیل دیگر سابقه و مهارت دیپلماتیکی است که دوحه دارد. نزدیکی حکام این کشور به جنبش جهانی اخوان مسلمین و احزاب نزدیک به آن مثل حماس فلسطین و حزب عدالت و توسعه در ترکیه باعث شده این پادشاهی کوچک به نوعی نماینده دیپلماتیک گرایشی در جهان اسلام باشد که در کمتر جایی در قدرت است. این سابقه دیپلماتیک میتواند در میانجیگری به کار بیاید. همین قطر بود که برای اولین بار برای طالبان افغانستان دفتر دیپلماتیک باز کرد و خیلی از رهبران آنرا پناه داد.
در کنار این ویژگیها اما باید این واقعیت را قرار داد که قطر حاشیهایتر و ضعیفتر از آن است که بتواند سنگهای بزرگی در قائله بزرگ خاورمیانه بردارد. درست است که این کشور متحد آمریکا است اما حتی اگر از روابط نزدیک رئیسجمهور کنونی آمریکا با ریاض بگذریم، رابطه واشنگتن-دوحه همیشه در چارچوب «شورای همکاری خلیج» تعریف شده که عربستان سعودی در آن نقش عمده دارد. دوحه در حال حاضر اگر هنری داشته باشد باید خرج خلاص شدن خودش از شر حصر عربستان کند.
مروان بشاره، تحلیلگر سیاسی ارشد شبکه قطری «الجزیره» اما معتقد است که قطر علیرغم تمام اینها میتواند جایگاهی ویژه داشته باشد. او به «الجزیره» گفت: «تنها کشور یا رهبری در منطقه میتواند چنین دیداری انجام دهد و در عین حال با رهبران آمریکا، اروپا و عراق رابطه داشته باشد و بکوشد بین افکار مختلف پل بزند و گفتگو را ممکن کند.»
با این وجود بعید به نظر میرسد سفر شیخ تمیم به نتایج خاصی در منطقه منجر شود و دستاورد آن احتمالا کوچک و در سطح روابط دو کشور باقی خواهد ماند. آژانس خبری قطر گفته بود تمرکز این دیدار قرار است «روابط دوجانبه بین دو کشور و راههای ارتقا و بهبود آنها باشد و در ضمن آخرین تحولات منطقه و مسائل بینالمللی مورد نگرانی دو طرف.» مهمترین مساله مربوط به دوحه و تهران میدان گازی موجود در خلیج فارس است، بزرگترین میدان گاز جهان که تحت حاکمیت مشترک دو کشور است. قطر و ایران سالها است که توانستند از قائله بر سر این میدان گازی خودداری کنند و روابط مناسبی در بهرهبرداری از آن داشته باشند. قطر اما بسیار نگران است که در صورت بروز درگیری در منطقه و انجام اقداماتی همچون بستن تنگه هرمز از سوی ایران، قطر با مشکلاتی بسیار وخیم مواجه شود و حتی اصل موجودیش به خطر بیافتد.
امیر قطر در پی دیدار خود با روحانی تاکید کرد که پایین آوردن تنشها «تنها راه» پیش روی منطقه است. او و روحانی هر دو بر لزوم افزایش روابط بین کشورهایشان تاکید داشتند و قرار شده کمیسیون مشترک کشور سالیانه برگزار شود. لزوم افزایش روابط اقتصادی از نقاط تاکید بود که آیتالله خامنهای هم به آن اشاره کرد.
روحانی در نشست خبری، کمک ایران به این کشور کوچک عرب را یادآوری کرد و گفت: «روابط بین دو کشور برادر، دوست و همسایه روابطی تاریخی است و در طول سالیان دراز همواره حسن همجواری و دوستی بین ما برقرار بوده است. در سالهای اخیر بعد از آنکه برخی کشورها علیه قطر حصر و تحریم بوجود آوردند ایران به وظایف همسایگی و دوستی خود عمل کرد و در کنار قطر بود و همچنان در کنار قطر خواهد ماند.» حرفهای روحانی به نوعی یادآوری برای قطریها و انتظار حمایت دوحه از تهران در این روزهای حساس هم میتواند تعبیر شود.
شیخ تمیم اما در حرفهایش به نظر حمایت خاصی از تهران ارائه نداد و با کلیگویی به اینکه «گفتگو تنها راهحل است» بسنده کرد. جالب است که وزیر خارجه این کشور در پی ترور سلیمانی به تهران رفته بود و به همتای ایرانیاش، جواد ظریف، تسلیت گفته بود اما طبق گزارشها، آمریکاییها برای ترور سلیمانی از پایگاه خود در خاک قطر استفاده کرده بودند؛ نمادی از سیاستدوگانه دوحه.
خامنهای در دیدار خود با امیر قطر ضمن تاکید بر آمادگی ایران برای «همکاریهای نزدیکتر با کشورهای منطقه» خواهان «تقویت ارتباطات کشورهای منطقه و تاثیر نپذیرفتن از القائات بیگانگان» شد. خامنهای شرایط نامناسب منطقه را به علت «فسادانگیزی آمریکا و رفقای او» دانست که معلوم نیست به نظر او شامل قطر هم میشود یا نه.
وزیر خارجه پاکستان: شریک صلح با ایران هستیم
روحانی روز یکشنبه با دو مقام مهم دیگر نیز دیدار داشت. یکی شاه محمود قریشی، وزیر خارجه پاکستان، دیگر کشوری که سنتا روابط نزدیکی با هم تهران و هم واشنگتن دارد. عمران خان، نخستوزیر نسبتا جوان و تحولطلب این کشور، حرفهایی در مورد میانجیگیری زده اما بعید است اسلامآباد ظرفیت دیپلماتیک چنین اقدامی را داشته باشد. روحانی در دیدار با دیپلمات ارشد این کشور تاکید کرد که «اختلاف و جدایی در امت اسلامی به نفع هیچ کس نیست و در این راستا کاملا از تلاشهای پاکستان برای گسترش صلح و ثبات در منطقه استقبال میکنیم.»
رئیسجمهور در ضمن گفت «انتظار داریم همه کشورها با لحنی قاطع تروریسم دولتی آمریکا را محکوم کنند.» قریشی اما حادثه ترور سلیمانی را تنها «غیرمنتظره و شوکبرانگیز» دانست و به نظر دست به محکوم کردن مستقیم آن نزد.
مهمتر از آن اما تاکید اسلامآباد است که اگر جنگی با ایران در بگیرد این کشور هرگز از آن حمایت نخواهد کرد. آقای قریشی هم گفت: «پاکستان خود را شریک صلح و ثبات برای جمهوری اسلامی ایران میداند و به هیچ عنوان نمیخواهد شریک مناقشهای باشد که به منطقه و مخصوصا ایران آسیب برساند.»
دیگر دیدار روز یکشنبه روحانی با عماد خمیس، نخستوزیر سوریه، بود که به همراه ولید معلم، وزیر خارجه، و علی ایوب، وزیر دفاع دولت بشار اسد به تهران آمدند. محتوای صحبتهای آنها معلوم نیست اما خاک دو هفته پرخبر اخیر که بخوابد باید دید تاثیر از دست رفتن سلیمانی بر ائتلاف جمهوری اسلامی با رژیم بعثی سوریه چه خواهد بود.
روحانی شب یکشنبه تماسی تلفنی با استفان لوون، نخستوزیر سوئد، نیز داشت و جان باختن تعدادی از شهروندان سوئدی را تسلیت گفت. او در همین تماس از فرصت استفاده کرد تا حمله ایران به پایگاه عین الاسد عراق را هم قانونی و در چارچوب ماده ۵۱ منشور سازمان ملل متحد بداند. او گفت: «آمریکاییها مسئول حوادث اخیری که در منطقه اتفاق افتاده هستند و همه باید با لحنی صریح جنایت آمریکا را در منطقه محکوم کنیم.»
بیرون دنیای تعارفهای دیپلماتیک باید دید جمهوری اسلامی در میان بحران مشروعیت عظیمی که در آن گیر آمده حاضر خواهد بود روی حمایت و دوستی واقعی کدام کشورها حساب کند؟ پاسخ این سوال هر چه که باشد به نظر نمیرسد سفر امیر قطر تغییری در محاسبات مربوط به آن ایجاد کرده باشد.