انتشار در ایندیپندنت فارسی
پنجشنبه صبح اگر به سراسر سرزمین پهناور روسیه سفر میکردی و از مردم میپرسیدی نام «میخائیل میشیوستین» را شنیدهاند یا نه، احتمالا بیشتر شهروندان بزرگترین کشور دنیا، حتی آنها که خوره کرملینشناسی هستند، پاسخ منفی میدادند. آقای میشوستین اما حالا به نامی تبدیل شده است که رسانههای سراسر جهان راجع به او مینویسند؛ چرا که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه، پس از اخراج غیرمنتظره تمام کابینه خود، او را به سمت نخستوزیر جدید منصوب کرد. حالا این بوروکرات ۵۳ ساله و سابقا ناشناس، پس از هشت سال، جای دمیتری مدودف را میگیرد که در شطرنج سیاسی روسیه که سایه سنگین پوتین بر جای جای آن افتادهاست، مهرهای شناخته شده است. پارلمان روسیه که اکثریت آن با حزب «روسیه متحد» آقای پوتین است، با ۳۸۳ رای مثبت و ۴۱ رای ممتنع (و صفر رای منفی) این انتصاب را تایید کرد.
آقای میشوستین را اما دو دسته از قبل میشناختند. یکی آنها که علاقه خاصی به موضوع اداره نظام مالیاتی کشور دارند، و دیگری، طرفداران هاکی.
نخستوزیر جدید تا روز پنجشنبه قریب ده سال بود که مدیریت اداره مالیات فدرال روسیه را بر عهده داشت. مدرنسازی نظام کهن مالیاتی کشوری که میکوشید از نظام سوسیالیسم دولتی سابق به نظام سرمایهداری نوین حرکت کند، کار آسانی نبود، و اقدامات میشوستین در آن زمینه مورد تحسینهای بسیاری قرار گرفت. روزنامه «فایننشال تایمز» پارسال در مقالهای، از پیشرفتهای فنآوری روسیه در زمینه جمعآوری مالیات نوشت و میشوستین را «مرد مالیاتی آینده» نامید.
در آن مقاله (ژوئیه ۲۰۱۹) میخوانیم: «آقای میشوستین شخصا توسط رئیس جمهوری ولادیمیر پوتین انتخاب شده است تا اداره فدرال مالیات را اداره کند. پیشینه او در کارشناسی فنآوری است و نه تخصص در سیاستگذاری، و انتخاب شده است تا جمعآوری درآمد را با اتخاذ پیشرفتهترین نظامهای سراسر جهان بهبود بخشد.»
اما میگویند آن موضوعی که موجب رابطه دوستانه و نزدیک پوتین و میشوستین شده است، نه جمعآوری مالیات، که موضوعی متفاوت است: هاکی روی یخ. پوتین عاشق این بازی است و در عکسها میبینیم که هنگام تماشای بعضی بازیها، کنار میشوستین نشسته است. به گزارش بلومبرگ، رابطه این دو در «لیگ شبانه هاکی» که پوتین راه انداخته است، قوام یافته است. آن لیگ در واقع لیگی آماتور است که خود پوتین هم در آن بازی میکند. آقای میشوستین، عضو هیات مدیره فدراسیون هاکی روی یخ روسیه و هیات امنای باشگاه هاکی زسکا نیز هست. از دیگر علایق شخصی او، موسیقی است. نه تنها خودش پیانو میزند (گرچه احتمالا نه به خوبی ایهود باراک، نخستوزیر سابق اسرائیل) که برای بعضی چهرههای نامآشنای موسیقی پاپ روسیه هم ترانه نوشته است.
نخستوزیر جدید در ضمن متاهل است و سه پسر دارد. او در زمینه سامانههای مهندسی تحصیل کرده است و دو مدرک دکترای اقتصاد دارد. بر خلاف بسیاری از نخبگان روسیه در این زمینه، او نه درسخوانده کشورهای اروپای غربی، که فارغالتحصیل «استانکین»، دانشگاه دولتی فنآوری مسکو، است؛ نهادی که در سال ۱۹۳۰ بنیان گذاشته شد تا عقبماندگی شوروی را در زمینه مهندسی جبران کند.
چرا گمنام؟
نیاز نیست چندان روسیهشناس باشیم تا حدس بزنیم که آقای پوتین چرا مسئولیت نخستوزیری را به دیوانسالاری گمنام سپرده است که بعید است جاهطلب سیاسی باشد. دمیتری مدودف، نخستوزیر سابق که از ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ رئیس جمهوری هم بود، ویژگی مشابهی داشت: بوروکراتی که میتوان به او مطمئن بود. آقای مدودف، حالا که از نخستوزیری کنار رفته است، معاون رئیس شورای امنیت روسیه خواهد بود.
گنادی گودکوف، سیاستمدار اپوزیسیون و نماینده سابق مجلس، نخستوزیر جدید را «کارمند بیچهره جدید که جاهطلبی ندارد» خواند. گلب پاوولوسکی، تحلیلگر سیاسی و مشاور سابق پوتین، اما گفت که او «دیوانسالاری محشر به بهترین معنای کلمه است.» در میان تحسینهای پرشمار، نکات تاریکی هم راجع به پرونده این دیوانسالار گمنام وجود دارد. مثلا، وبسایت تحقیقی پروئکت قبلا اشاره کرده بود که او زمانی که معاون وزیر بوده است، خانهای به ارزش صدها میلیون روبل خریداری کرده است.
آینده روسیه
چهارمین دوره ریاست جمهوری پوتین در سال ۲۰۲۴ به پایان میرسد و طبق قانون اساسی، ادامه کار در این سمت برای او ممکن نیست. از مدتها پیش همه منتظر بودند تا ببینند رئیس جمهوری ۶۷ ساله روسیه، برای بقای خود در قدرت چه میکند. همه میدانستند که مامور سابق کا گ ب، قرار نیست به این راحتیها کنار رود.
پاسخ این سوال را روز پنجشنبه گرفتیم. پوتین کلید تغییرات جدیدی در قانون اساسی را زده است که قدرت بیشتری به مقام نخست وزیر و پارلمان میبخشد. او احتمالا خواهان بازگشت به نخست وزیری است، یا قرار گرفتن در صدر «شورای امنیت»، که به او قدرتی بالاتر از بقیه مقامهای سیاسی کشور میدهد؛ راهی که نورسلطان نظربایف در قزاقستان در پیش گرفت و باعث شده است که در ۷۹ سالگی، گرچه دیگر رئیس جمهوری نیست، همچنان پرقدرتترین مرد کشور باشد. دیگر گزینه آقای پوتین، ادغام روسیه با کشور بلاروس است و قرار گرفتنش در صدر این اتحاد جدید. اما به نظر میرسد که مردم بلاروس و، البته رئیس جمهوری این کشور، الکساندر لوکاشنکو، علاقهای به این سناریو نداشته باشند.
پوتین روز چهارشنبه در سخنرانی سالیانه خود برای ملت، تغییرات در قانون اساسی را اعلام کرد و به سرعت دست به اعمال آنها زد. طبق تغییرات جدید، که اول باید به تایید مردم روسیه برسند، نمایندگان مجلس (و نه رئیس جمهوری) امکان انتصاب نخستوزیر و اعضای کابینه را خواهند داشت. رئیس جمهوری البته همچنان حق اخراج نخست وزیر و کابینه، و نیز انتصاب مقامات ارشد دفاعی و امنیتی را خواهد داشت. او همچنین فرمانده کل قوا و مسئول رهبری ارتش و پلیس خواهد بود.
الکسی ناوالنی، اصلیترین چهره اپوزیسیون روسیه، فورا در توییتر به پیشنهادهای پوتین واکنش نشان داد و گفت، معلوم است که او میخواهد «تا زمان مرگ سر کار باشد.»
پوتین اکنون بیش از ۲۰ سال است که موفق شده است در صدر قدرت بماند. باورنکردنی است که از او نیز روزی به عنوان دیوانسالاری نام برده میشد که میتواند مورد اعتماد بوریس یلتسین، رئیس جمهوری وقت روسیه باشد. در سال ۱۹۹۷، پوتین به عنوان معاون رئیس دفتر نهاد ریاست جمهوری به کار گماشته شده بود؛ مقامی کماهمیت، که او آن را سکوی پرتاب تبدیل خود به جایگاه یکی از مقتدرترین مردان جهان کرد. میشوتسین نیز، در سالهای آینده نشان خواهد داد که امکان جاهطلبی و ایستادن مقابل پوتین را دارد، یا خیر.