ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، طبعا برنامه کاری شلوغی دارد. نظام اردن گرچه دموکراتیکتر از سایر پادشاهیهای منطقه است و پارلمان و نخستوزیر دارد اما پادشاه همچنان حرف آخر را میزند. این است که شاید جای تعجب نیست اگر همیشه وقت جواب دادن به تمام تلفنها را نداشته باشد. هفته پیش اما او جواب تلفن مردی از یکی از کشورهای همسایه را نداد که نشان از التهاب اوضاع در منطقه را دارد: بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل.
گزارشهای متعددی از این گفتهاند که پادشاه اردن به قدری از نتانیاهو خشمگین است که حاضر نشده جواب تلفن او را بدهد. ژنرال بنی گانتز، معاون نخستوزیر اسرائیل و وزیر دفاع این کشور، هم خواهان سفر به اردن و دیدار رسمی با ملک عبدالله بوده که این تقاضا نیز رد شده است.
خشمِ پادشاه از تصمیم اخیر دولت نتانیاهو مبنی بر الحاق بخشی از کرانه غربی به خاک اسرائیل است؛ اقدامی که قرار است روز چهارشنبه (اول ژوئیه) انجام شود و مورد مخالفت بخش اعظم جامعه جهانی است. کشورهای اروپایی و عربی بهشدت مخالفت کردهاند. هنوز معلوم نیست موضع دقیق دولت دونالد ترامپ نسبت به این حرکت چیست. حتی موضع حزب میانهروی «آبی و سفید» ژنرال گانتز که بخشی از ائتلاف نتانیاهو است هم معلوم نیست. اعضای این حزب در روز جمعه جلسهای در این مورد داشتند اما معلوم نیست حاصل آن دقیقا چه شد. در توافق نتانیاهو و گانتز برای تشکیل دولت ائتلافی هرگونه الحاق خاک کرانه غربی منوط به موافقت کاخ سفید شده است.
در میان کشورهای همسایه اسرائیل اما اردن موضعش را با صدای بلند اعلام کرده است: مخالفت اکید.
ملک عبدالله اخیرا گفته بود: «اگر اسرائیل بخشی از کرانه غربی را به خاک خود الحاق کند این کار باعث دشمنی جدی با پادشاهی هاشمی اردن میشود.» پادشاه در روز ۱۶ ژوئن در گفتوگوی ویدیویی با اعضای کنگره آمریکا قویا علیه این طرح هشدار داد و از مضرات آن برای صلح و ثبات منطقه گفت.
همین است که یوسی کوهن، رئیس موساد، در دیداری مخفی عازم امان شده تا با پادشاه اردن دیدار کند؛ دیداری مخفی که در مورد محتویاتش شایعات بسیار است. خبر این دیدار را شبکه ۱۳ تلویزیون اسرائیل چند روز پیش (۲۵ ژوئن) به نقل از یک مقام ارشد اسرائیلی اعلام کرد. وبسایت خبری معتبر «والا» در اسرائیل نیز آن را تاکید کرد.
این دیدار در کجای تاریخ خاورمیانه قرار دارد؟
میعاد در پرتو تاریخ
پادشاهی هاشمی اردن در تمام تاریخ بیش از هر کشور عربی با اسرائیل کنار آمده است. این کشور البته در جنگ اسرائیل و عربها در سال ۱۹۴۸ علیه آن جنگید اما بنیانگذار آن، ملک عبدالله اول، جد پدری پادشاه کنونی، تنها حاکم عرب بود که میگفت پروژه صهیونیستها را نباید به کلی رد کرد و باید با آن کنار آمد. او البته پیش از تشکیل اسرائیل دیداری تاریخی با گلدا مایر داشت. گلدا مایر رئیس وقت اداره سیاسی صهیونیستها و نخستوزیر آینده دولت یهود در خاطراتش میگوید که عبدالله وعده خود را مبنی بر عدم جنگ با اسرائیل زیر پا گذاشته است.
در طول دهها سال پس از تشکیل اسرائیل اما اردن مخالف تشکیل کشوری به نام «فلسطین» بود و به حکم کنفرانس اریحای دسامبر ۱۹۴۸ که در آن شماری از سران کرانه غربی با پادشاه اردن بیعت کرده بودند، هر دو سوی رود اردن را جزو خاک پادشاهی هاشمی میدانست. تا پیش از اشغال کرانه غربی به دست اسرائیل در جنگ شش روزه ۱۹۶۷، فلسطینیهای مقیم کرانه غربی مثل فلسطینیتباران کرانه شرقی (یعنی خاک اردن امروزی) شهروندی اردن داشتند و در مجلس نماینده داشتند. این موضع امان فقط در دهه ۱۹۸۰ عوض شد: زمانی که سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) موضع تاریخی خود مبنی بر هرگونه عدم مشروعیت اسرائیل را کنار گذاشت و حاضر شد موجودیت این دولت را بپذیرد و وارد مذاکره با آن شود. اینجا بود که اردن و سایر کشورهای عربی (خلاف جمهوری اسلامی ایران) طرح تشکیل دو دولت اسرائیل و فلسطین را پذیرفتند.
پربیراه نیست اگر بگوییم پادشاهی اردن در طول تاریخ خود بیشتر با رهبری فلسطینیها درگیر بوده است تا با اسرائیلیها. در سال ۱۹۷۰ جهان شاهد واقعه خونین «سپتامبر سیاه» بود: درگیری نیروهای ساف با ارتش اردن که باعث اخراج رهبری ساف و بسیاری از فلسطینیان از اردن و نقل مکان یاسر عرفات و رهبری سازمانش به بیروت شد (جالب اینجاست که برخی نیروهای ایرانی مجاهدین و فداییان خلق نیز در این واقعه شرکت داشتند و علیه ارتش اردن که متحد نزدیک محمدرضا شاه پهلوی هم بود جنگیدند).
در سال ۱۹۹۴ که اسحاق رابین نخستوزیر اسرائیل بود این کشور بالاخره با اردن به صلح و برقراری روابط دیپلماتیک رسید. از آن پس اردن، که طولانیترین مرز را با اسرائیل دارد، عملا عاملی برای ثبات و امنیت اسرائیل بوده است. مقامات امنیتی اسرائیل همچون ژنرال گانتز این موضوع را خوب میدانند و مدتها با طرح نتانیاهو برای الحاق به همین خاطر مخالفت میکردند. این طرح مخصوصا دره رود اردن را هدف گرفته، جایی که در مرز پادشاهی اردن است و امان و تلآویو در راستای آن نه تنها انواع و اقسام همکاریهای امنیتی را انجام میدهند که در پروژههایی چون مدیریت آب و محیط زیست نیز همکاری کردهاند. در برخی از این پروژههای مشترک حتی دانشمندان جمهوری اسلامی ایران هم حضور دارند.
همین است که در روز ۱۴ ژوئن دیدیم که حتی موسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل نیز هشدار داد که الحاق خاک کرانه غربی باعث به هم خوردن رابطه کلیدی تل آویو و امان میشود. در این گزارش خواندیم که نتیجه این حرکت نتانیاهو میتواند: «کاهش یا حتی توقف همکاری امنیتی دوجانبه اسرائیل و اردن باشد که نتیجه آن به خطر افتادن امنیت طولانیترین مرز اسرائیل و برهم خوردن ثبات پادشاهی هاشمی است که منبع عمق استراتژیک در شرق اسرائیل است.»
گانتز احتمالا موفق شود با استدلالات این چنینی، نتانیاهو را قانع کند تا در روز یک ژوئیه تنها به الحاق چند شهرک یهودینشین نزدیک اورشلیم بسنده کند تا خشم امان برانگیخته نشود.
اما ایمن الصفدی، وزیر خارجه اردن، به روشنی گفته که کشورش با هرگونه الحاق خاک کرانه غربی به اسرائیل مخالف است. حتی اگر این شهرکهای یهودینشینی همچون آدومیم، آریل و گوش اتزیون باشد. منطق اردن، که مشابه منطق اکثر جامعه جهانی است، این است که اینگونه اقدامات اسرائیل امکان تشکیل دولت فلسطینی را غیرممکن میکند؛ با وجود اینکه حتی نتانیاهو و ترامپ هم میگویند خواهان تشکیل دولت مستقل فلسطینی هستند.
الصفدی برای تاکید بر موضوع اردن روز ۱۸ ژوئن در سفری غافلگیرکننده به رامالله، مقر تشکیلات خودگردان فلسطین رفت و با رییس این تشکیلات، محمود عباس، دیدار کرد. او طرح اسرائیل برای الحاق را «خطری بیسابقه» نامید.
فرستاده بیبی در جهان عرب
با این حساب چرا ملک عبداللهی که جواب تلفن نتانیاهو را نداده حاضر به دیدار با رییس موساد شده است؟
واقعیت اینجا است که دور از دوربین رسانهها دستگاههای امنیتی اسرائیل نه تنها با همتایان همسایه عرب خود، یعنی مصر و اردن رابطه دارند که حتی با سایر کشورهای عربی همچون عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیز رابطه دارند. این روابط البته همیشه هم پشت پرده نیستند. یوسف العتیبه، سفیر قدرتمند امارات در آمریکا، اخیرا مقالهای در یک روزنامه اسرائیلی نوشت و گفت کار الحاق خاک کرانه غربی باعث ضربه زدن به روابط رو به رشد اسرائیل با کشورهایی مثل امارات میشود.
کوهن علاوه بر اردن سفری نیز به مصر داشته است و در آنجا با عباس کامل، مدیر سازمان اطلاعاتی مصر (موسوم به «مخابرات») دیدار کرده است. به گزارش شبکه ۱۳ اسرائیل، کوهن در این دو دیدار به امان و قاهره در مورد اقداماتی که حماس و جهاد اسلامی قصد دارند در مقابله با عمل اسرائیل انجام دهند هشدار داده است.
آقای کوهن ۵۸ ساله در دوران حضور خود در بیش از چهار سالی که در صدر موساد بوده نقش مهمی در روابط نتانیاهو با جهان عرب بازی کرده است. این در واقع سیاست نتانیاهو است که به جای اینکه رابطه با جهان عرب را از طریق وزارت خارجه و مجراهای معمول دیپلماسی انجام دهد این کار را امنیتی و نظامی کند و بر نقش اسرائیل در مقابله با دشمن مشترک خیلی از دولتهای عربی یعنی جمهوری اسلامی ایران پافشاری کند. کوهن چند سال پیش به همراه سران امنیتی کشورهایی همچون بحرین از سخنرانهای اصلی نشست سالیانه سازمان «اتحاد علیه ایران هستهای» در نیویورک بود. او در کنار این جلسه، گپ و گفتی با برخی روزنامهنگاران حاضر منجمله نگارنده نیز داشت و سعی کرد نشان دهد که بر اوضاع خاورمیانه اشراف دارد.
با این حساب حدس زدن درباره پیغامی که کوهن به امان و قاهره برده خیلی دشوار نیست: تاکید بر اینکه اسرائیل هر چقدر هم کارهایی کند که به مذاق این دولتها خوش نیاید، این کشور میتواند متحد مخفی آنها در مقابله با ایران و گروههای مورد حمایت آن چون حماس و جهاد اسلامی فلسطین باشد.
موضع حماس مشخص است. ابوعبیده، سخنگوی نیروهای عزالدین قسام، شاخه نظامی حماس، گفته: «مقاومت طرح الحاق خاک کرانه غربی را اعلام جنگ به مردممان میداند — و دشمن را مجبور میکنیم از این تصمیم پشیمان شود.»
اقدامات حماس هرچه باشند اما هم با اسرائیل روبهرو خواهند شد و هم با دولت عربی که احتمالا بیشتر از حماس میترسند تا اسرائیل: پادشاهی هاشمی اردن و جمهوری عربی مصر.