بسیاری از تحلیلهای رایج رسانههای غربی درباره صحنه سیاست در جمهوری اسلامی محدود به دوگانههای سادهانگارانهای همچون «تندرو» و «میانهرو» یا محدود دانستن «نسل جوان» به منتقدان و مخالفان جمهوری اسلامی است. در جوانستیزی جمهوری اسلامی و مخالفت گسترده با آن میان نسل جوان البته شکی نیست، اما این حکومت با بیش از ۴۲ سال سابقه سعی کرده نسل جدیدی از کادرهای خود را هم تربیت کند؛ این همان گروهی است که خامنهای هنگام صحبت از آرزوی «جوان مومن انقلابی» به عنوان نیروی ایدهآل حکومت دربارهشان گفته بود و آنها را در «گام دوم» انقلاب محوری دانسته بود.
در چند سال گذشته این تصور که شاید انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ هنگام تحویل ریاست قوه مجریه به چنین نیروهایی باشد گاه مطرح شده بود؛ نیرویی مثل کادرهای سپاه پاسداران همچون سعید محمد. در نهایت اما محمد رد صلاحیت شد و همه شواهد نشان از تحویل ریاستجمهوری به ابراهیم رئیسی دارد، چهرهای که از ابتدای انقلاب در قوه قضائیه بوده و نه بخشی از «جوانهای مومن انقلابی» که بخشی از همان کاست روحانیت محافظهکار است که نقش رهبری سیاسی در هسته سخت قدرت را به عهده دارند.
میان نامزدهای موجود اما جوانترینشان امیرحسین قاضیزاده هاشمی ۴۹ ساله است، پزشکی که پیشهنامه (رزومه) آشنای سیاستمداران طرفدار حکومت را دارد و از نسلی است که به نوعی حلقه ارتباطی بین «جوانان» سالهای اول انقلاب و نیروهای جوانتر «گام دوم» محسوب میشود. او در یکی از سخنرانیهای انتخاباتیاش یادآوری میکرد که در زمان پیامبر شدن یوسف، ولایت او حتی بر پدرش، یعقوب، واجب بوده است تا جوانگرایی خود را تبلیغ کند. رئیس ستاد انتخاباتیاش، دکتر زهرا شیخی مبارکه است که قاضیزاده او را به عنوان یکی از «جوانان گام دوم» معرفی کرده است. این پزشک، استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران و نماینده اصولگرای مجلس به عنوان تنها زن رئیس ستاد سعی کرده چهرهای متفاوت از قاضیزاده هاشمی نشان دهد.
اما هم پیشهنامه قاضیزاده آشنا است و هم نظرهای تکراری او که در واقع نوعی ادعای مقابله با فساد بدون هیچ بنیانی مگر وعدههای پوپولیستی هستند.
امیرحسین متولد شهر فریمان استان خراسان در سال ۱۳۵۰ است. در فیلمی انتخاباتی، مادرش از این میگوید که پدرش رئيس صنفی بوده که در زمان اجرای قانون کشف حجاب رضا شاه چند سالی به عراق کوچ کرده و بعد از اشغال ایران به دست شوروی و انگلیس و سرنگونی رضا شاه بازگشته است. او در زمان جنگ ایران و عراق بیسیمچی بوده و در فیلم انتخاباتی خودش، گفتوگوی خیالی با امیرحسینِ زمان جنگ را نشان میدهد؛ المانی آشنا در تبلیغات طرفدار حکومت که انگار خیال نو شدن ندارد.
با اینکه او از خواست بیرون کردن «خیلیها» از سفره انقلاب گفته خودش به روشنی از همان نسل مدیران جمهوری اسلامی است که در پی تصفیههای نیروهای متخصص و عملکرد گزینشی به سمتهای بالا رسیده است. او هنگام جنگ، درس پزشکی خواند و پزشک گوش و حلق و بینی شد. اما حرفهاش را نه فقط در طبابت که در سمتهای دولتی ادامه داد و از جمله مدتی رئیس دانشگاه علوم پزشکی سمنان بود.
در سال ۱۳۸۶، یعنی دوره احمدینژاد که اصلاحطلبان از مجلس قلعوقمع شده بودند، او از مشهد وارد مجلس شد و تا امروز هم همانجا حضور دارد و تا همین چند هفته پیش نایبرئیس مجلس هم بود. برادرش، احسان، که پنج سال کوچکتر است از دوره دهم وارد مجلس شد و مدتی هم مدیر کل وزارت ارشاد در تهران و مدیر کل مطبوعات و خبرگزاریهای داخلی این وزارتخانه در سطح کشور بود.
برخلاف پسرعمویش، حسن قاضیزاده هاشمی، که چند سالی وزیر بهداشت دولت حسن روحانی بود و جزو نیروهای حول آیتالله هاشمی رفسنجانی شناخته میشود، امیرحسین از همان ابتدای شکلگیری «جبهه پایداری» به عنوان گروه اصولگرایان تندروی نزدیک به مصباح یزدی به آن پیوست و در بازه ۱۳۹۲ تا ۹۳ هم سخنگوی آن بود. در سالهای اخیر او اما از این جبهه فاصله گرفته و حالا هم جبهه نه از او و نه از سعید جلیلی که در سال ۹۲ کاندیدای محبوبش بود حمایت نکرده و مثل سایر ارگانهای اصلی حکومت پشت ابراهیم رئیسی ایستاده. بعید نیست حتی قاضیزاده هاشمی و جلیلی هم قبل از انتخابات به نفع رئيسی کنار بروند.
«فرکانس» همیشگی
قاضیزاده هاشمی در گفتوگویی گفته بود رقیبش در انتخابات «رضاخان» است چون «نهاد اداره کشور برخاسته از رضاخان است و ادامه پیدا کرده است و آمدهام نهاد ۱۰۰ ساله رضاخانی را بههم بریزم.»
این شگرد آشنای اصولگرایان تندروی طرفدار حاکمیت است که با وجود در اختیار داشتن اکثریت عظیم قدرت در ایران معمولا چهره مخالفی به خود میگیرند و راهحلهایی بسیار عمومی مثل ارزشمداری ارائه میدهند و البته نیمنگاهی هم به افزایش خصوصیسازیها دارند که همیشه در قالب فاسد دستگاههای حاکمیت و سپاه انجام میشود.
قاضیزاده در کتابی به نام «گفتمان دولت مردم» که همراه با کارزار انتخاباتیاش چاپ کرده میگوید: «با بررسی روند مسائل کشور در دولتهای فصل اول زندگی جمهوری اسلامی مشخص میشود که مسائلی اعم از تورم، بیکاری، فاصله طبقاتی، فساد و… به صورت پایدار و ثابت وجود داشته و همواره با نوساناتی اندک در جهت بدترشدن پیش رفته است.» یعنی مردود دانستن کل کارنامه جمهوری اسلامی و اما تاکید بر لزوم ادامه آن! این در حالی است که او خود و خانوادهاش را از کسانی که پیشینه انقلابی حتی قبل از انقلاب دارند تعریف کرده و در وصف سوابقش گفته که «در طول انقلاب در مبازه با منافقان، با لیبرالهای قبل انقلاب و با جریانات انحرافی فکری که تحت عنوان جریانات طرفدار آقای منتظری ادامه یافته است»، شرکت داشته است.
در این کتاب او از لزوم اتکا به «سبک زندگی ایرانیـاسلامی» صحبت میکند و «دولت مردمی» خود را نقطه مقابل دولتهایی همچون «دولت سکولار» و «دولت لاکچری» میداند.
در کنار این کلیگویی و این ادعا که او میتواند کارهایی انجام دهد که هیچ رئیسجمهوری پیش از او انجام نداده قاضیزاده خواستهایی پوپولیستی مطرح کرده تا مگر به مدد آنها بتواند آرایی به دست آورد. مثلا اینکه اگر رئیسجمهور شود تا قبل از اسفندماه جاری «صندوق رفاه جوانان» را تشکیل میدهد که به هر زوج جوان ۵۰۰ میلیون تومان وام برای اشتغال، ازدواج و مسکن میدهد.
قاضیزاده در ضمن در ماه فروردین در توییتر خواهان لزوم حذف سربازی اجباری شده بود و حرفهایی مشابه آن درباره کنکور هم زده است؛ یعنی آشناترین وعدههای پوپولیستی برای کسانی که از منفور بودن این دو دستگاه در ایران باخبرند.
فیلم انتخاباتی این نامزد اصولگرا «من فرکانس را عوض نمیکنم» نام دارد و در آن همین مواضع را در کنار حرکاتی همچون بازدید از مادرش و غذا خوردن نزد او و زیارت مرقد امام رضا در مشهد انجام داده است. او در ضمن میگوید که «به عنوان پزشک» معتقد است که ایران میتوانست برخورد بسیار بهتری با ویروس کرونا داشته باشد و مدعی میشود که اگر رئیسجمهور شود ۲۰ درصد پروژههایی همچون معدن را به همان استانی که در آنها قرار دارند باز میگرداند. مطابق معمول حرکاتی با ظاهر رادیکال نیز در این فیلم دیده میشوند مثلا گفتوگویی تلفنی با دخترش که در آن او از مشکلات یکی از همکلاسیهای کولبرش میگوید تا پدر وعده دهد که به صحنه بیاید و اوضاع را عوض کند. ظاهرا این دو دقیقه از فیلم از پخش تلویزیونی حذف شده بود و بعدا در فضای مجازی پخش شد.
قاضیزاده هاشمی در یک مورد درست میگوید. او واقعا «فرکانس» خود را عوض نکرده است؛ فرکانس آشنای «گام دوم» که ادامه حکومت استبدادی جمهوری اسلامی است.