دروغ‌های بزرگ احمد علم‌الهدی درباره هولوکاست

انتشار در ایران‌وایر

«همه داستان‌های مربوط به هولوکاست دروغ محض است، حتی یکی از دانشمندان غربی نیز این موضوع را ثابت کرد، لذا استعمار انگلیس با این طرح خانه‌های فلسطینی و باغات و مایملک آنان را غصب کردند، شروع به ساختمان‌سازی در داخل سرزمین فلسطین نمودند و کم‌کم دولت نامشروع اسراییل را تشکیل دادند.»

 این جملات بخشی از سخنان احمد علم‌الهدی، امام‌جمعه مشهد و نماینده رهبر جمهوری اسلامی در استان خراسان رضوی است. او  در روز جمعه ۸فروردین۱۴۰۴سخنانی درباره تاریخ جنگ جهانی دوم، هولوکاست و مساله اسرائیل و فلسطین بیان داشت که همراه با جعل و دروغ تاریخی بود.

خطبه علم‌الهدی مربوط به آخرین جمعه ماه رمضان است  که از ابتدای انقلاب ۵۷ به‌فرمان روح‌الله خمینی «روز قدس» نام‌گذاری شده و موسمی برای همبستگی حکومت ایران با فلسطین و سردادن فریاد مبارزه با اسراییل است. به همین بهانه، سخنرانان این روز، گاه دست به اظهارات نژادپرستانه و یهودستیزانه می‌زنند و جنایت هولوکاست را انکار می‌کنند.

علم‌الهدی در بخش دیگری از سخنانش مدعی شد که متفقین (بریتانیا، آمریکا و شوروی) پس از پیروزی بر هیتلر می‌خواستند «یک اصل ایدئولوژی» به وجود بیاورند و «اصل ایدئولوژیکی که ایجاد کردند مساله هولوکاست بود.» او افزود: «گفتند هیتلر به یهودی‌ها ظلم کرده، اذیتشان کرده و این‌ها در آلمان مورد ظلم قرار گرفتند.»

حقیقت تاریخی هولوکاست

«هولوکاست» اصطلاحی است که در مورد قتل شش میلیون یهودی به دستِ حکومت آلمان نازی از ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۵ به کار می‌رود. این واقعه تاریخی مورد تصدیق تمامی منابع معتبر تاریخی قرار دارد و دولت آلمان نیز سال‌ها است نقش خود را در این زمینه پذیرفته. دانش‌نامه بریتانیکا در مورد هولوکاست می‌نویسد: «تاریخ بشر کم‌تر تراژدی‌ای دیده که ازلحاظ ابعاد و ورشکستگی اخلاقی به‌پای هولوکاست برسد.» این دانش‌نامه این واقعه را این‌چنین تعریف می‌کند: «کشتار نظام‌مند و دولتیِ شش میلیون مرد، زن و کودک یهودی و میلیون‌ها نفر دیگر توسط آلمان نازی و شرکایش در جریان جنگ جهانی دوم.»

سایر دانش‌نامه‌های معتبر نیز همین را تصدیق می‌کنند. برای دیدن منبعی که ازنظر سوگیری کاملا متفاوت باشد مثلا می‌توانیم به «دانش‌نامه بزرگ شوروی» مراجعه کنیم که توسط مسکو منتشر می‌شد. در این دانش‌نامه می‌خوانیم: «نازی‌ها دست به سیاست کشتار دسته‌جمعی یهودیان زدند و حدود شش میلیون یهودی در جنگ دوم جهانی کشته شدند که بسیاری‌شان از شهروندان شوروی بودند.»

در حال حاضر روز ۲۷ژانویه، سالگرد آزادی اردوگاه آشویتز به دست ارتش سرخ شوروی، در تمام جهان به‌عنوان «روز بین‌المللی یادبود هولوکاست» بزرگ داشته می‌شود. این روز با رای مجمع عمومی سازمان ملل دریک نوامبر ۲۰۰۵ تعیین شد. ازآن‌پس نیز جهان بارها عزم خود را در این قضیه تجدید کرده است. در ژانویه ۲۰۲۲ بود که قطع‌نامه‌ای در محکومیت انکار هولوکاست تصویب شد. این قطع‌نامه توسط کشورهای متعددی از سراسر جهان ارایه‌شده بود: از آمریکا و برزیل تا آلمان و فرانسه؛ و از زامبیا و نیوزلند تا فیجی و ترکیه. قطع‌نامه به‌اتفاق آرا تصویب شد یعنی جمهوری اسلامی هم جرات مقابله با آن را نیافت. 

اما جمهوری اسلامی امروز شاید تنها حکومت حاضر در جهان باشد که همچنان دست به انکار هولوکاست می‌زند. رهبر این حکومت، علی خامنه‌ای، بارها این انکار را انجام داده و روسای جمهور پیشین همچون محمود احمدی‌نژاد، ابراهیم رئیسی و اکبر هاشمی رفسنجانی نیز هولوکاست و ابعاد آن را مورد انکار قراردادند. رفسنجانی البته بعدها انکار علنی هولوکاست توسط احمدی‌نژاد را نقد کرد. او در سال ۱۳۹۴ در گفتگو با فصلنامه «مطالعات بین‌الملل» گفت: «قضیه هولوکاست… قضیه‌ای است که در اروپا بسیار روی آن حساس هستند و یک مساله محوری برای اروپایی‌ها و به‌طورکلی غربی‌ها شده است؛ یعنی وقتی‌که انسان یک قطعه تاریخی به آن مهمی را منکر می‌شود و همه می‌دانند که بوده و خانواده‌هایی که در آنجا قربانی داده بودند همه هستند و… این‌یک نوع دفاع از هیتلر و نازی‌های آلمان بود.» اما رفسنجانی در همین گفتگو خود ابعاد هولوکاست را انکار می‌کند و می‌گوید: «شاید اعدادی که آن‌ها می‌گفتند درست نبود؛ مثلا این‌که گفتند شش میلیون یهودی کشته است بعدش که سرشماری شد معلوم شد که بی‌خود است. عده زیادی کشته‌شده بودند؛ اما خیلی از یهودی‌ها زنده بودند و در آن روزها مخفی‌شده بودند و دوباره آمدند و الان هم هستند. آمار صحیحی نبود.» 

حرف‌های رفسنجانی اما کاملا مغایر با دانسته‌های تاریخی هستند. عدد تقریبی شش میلیون بر اساس مستندات قوی تاریخی به‌دست‌آمده و هیچ منبع تاریخی معتبری شکی در مورد آن ندارد. حتی یک مقام نازی نیز خود این عدد را تایید کرده است: ویلیام هوتل، افسر نازی که در محاکمه نازی‌ها در نورنبرگ و بعدها محاکمه آدولف آیشمن در اسراییل شهادت داد، گفت که آیشمن در جلسه‌ای در بوداپست در اوت ۱۹۴۴ به او گفته که تا آن موقع حدود شش میلیون یهودی کشته‌شده بودند، چهار میلیون در اردوگاه‌های کشتار و دو میلیون توسط جوخه‌های کشتار. 

تعداد کل یهودی‌های دنیا پیش از جنگ جهانی دوم بیش از ۱۷ میلیون تخمین زده می‌شود که حدود ۱۰ میلیون آن‌ها در اروپا بودند. در سال ۱۹۴۶،‌ یعنی بلافاصله پس از پایان جنگ جهانی دوم، این رقم به ۱۱ میلیون رسیده بود که به‌روشنی نشان از میان رفتن شش میلیون یهودی می‌دهد. آمار تک‌تک کشورها نیز همین موضوع را تایید می‌کند. 

هولوکاست و اسراییل

علم‌الهدی ادعاهایی درباره ارتباط هولوکاست با مساله فلسطین و اسراییل نیز مطرح کرده است. او مدعی است که بریتانیا که از قرن‌ها پیش به دنبال «تسلط بر خاورمیانه» بوده «ایدئولوژی هولوکاست را به راه انداخت و قرار شد برای جبران ظلمی که در این مساله به یهودیان شده بود سرزمین فلسطین که آن را ارض موعود یهود می‌دانستند به این قوم اختصاص دهند و اولین دولت یهودی را در سرزمین فلسطین تشکیل دهند.» او افزود:‌ «حال اگر همان زمان فریاد اعتراض از کشورهای اسلامی بلند می‌شد هیچ‌گاه اسراییل نمی‌توانست بر فلسطین مسلط شود.»

واقعیت تاریخی اما پیچیده‌تر از این است.

در پی جنگ جهانی اول، امپراتوری‌های عثمانی و آلمان و اتریش-مجارستان که شکست‌خوردگان بودند از هم فروپاشیدند. نهاد «جامعه ملل» که در پی جنگ توسط کشورهای پیروز شکل گرفت قیمومیت برخی اراضی این سه امپراتوری را به دست گرفت. سرزمین‌های عربی که پیش‌ازاین بخشی از عثمانی بودند به بریتانیا و فرانسه سپرده شدند. این دو کشور نقش «قیم» این سرزمین‌ها را داشتند و تحت نظارت «جامعه ملل» آن‌ها را اداره می‌کردند. بریتانیا در سرزمین‌های عربی تحت تسلط خود سه واحد «عراق»، «اردن»‌ و «فلسطین» را تشکیل داد و مطابق وعده‌ای که قبلا در سال ۱۹۱۷ داده بود از مهاجرت یهودیانِ عالم به فلسطین به‌طورکلی حمایت کرد. البته حتی در زمان عثمانی هم یهودیان حضور قابل‌توجهی در فلسطین داشتند؛ مثلا طبق سرشماری سال ۱۹۰۵ یهودیان در بیت‌المقدس در اکثریت بودند درحالی‌که در کل منطقه فلسطین حدود ۱۴ درصد را تشکیل می‌دادند. یهودیان البته تا پیش از قرن چهارم میلادی در این منطقه در اکثریت بودند اما به‌مرور تاریخ اکثریت خود را ازدست‌داده بودند. 

بریتانیا در دوران قیمومیت خود بر فلسطین از مهاجرت یهودیان به این خطه حمایت می‌کرد اما این مهاجرت مورد مخالفت مردم فلسطینی (عرب‌های مسلمان و مسیحی) بود. بریتانیایی‌ها مطابق معمول سعی می‌کردند بین جمعیت‌های مختلف تحت سلطه خود سازش انجام دهند و به همین رو از سال ۱۹۳۹ به بعد مهاجرت یهودیان به فلسطین به‌شدت محدود شد؛ یعنی درست در آستانه جنگ جهانی دوم و زمانی که آلمان نازی دست به کشتار یهودیان زد، آن‌ها امکان مهاجرت گسترده به فلسطین را از دست دادند. این در حالی بود که آمریکا و سایر کشورهای جهان نیز حاضر به پذیرش پناهندگان یهودی نبودند. 

در پی پایان جنگ جهانی دوم، بریتانیا سرنوشت فلسطین را به نهاد تازه ‌تاسیس «سازمان ملل» سپرد. این سازمان ملل بود که با رای اکثریت کشورهای عضو آن تصمیم به تقسیم فلسطین به دو کشور عربی و یهودی گرفت. مجموعا از ۵۶ عضو سازمان ملل ۳۳ کشور به این برنامه رأی آری دادند ازجمله آمریکا، شوروی و اکثریت کشورهای اروپا و آمریکای لاتین. ایران و کشورهای عربی به همراه کشورهایی همچون ترکیه، مصر، هند،‌ پاکستان و افغانستان رای منفی دادند. بریتانیا نیز خود رای ممتنع داد تا بی‌طرفی‌اش را نشان داده باشد. یهودیان در ماه مه ۱۹۴۸ تاسیس کشور «اسراییل» را در شهر تل‌آویو که در بخش خودشان بود اعلام کردند و در بخش عربی اما نیروهای شبه‌نظامی که از ماه‌ها پیش با یهودیان درگیر بودند دست به جنگ با دولت تازه تاسیس اسراییل زدند. هفت‌کشور عربی مصر، اردن، سوریه، عراق، لبنان، عربستان سعودی و یمن در پشتیبانی از عرب‌ها به این جنگ پیوستند. آن‌ها اما درنهایت از اسراییل شکست خوردند تا دولت اسراییل ماندگار شود. در پایان این جنگ سرزمین فلسطین به سه بخش تقسیم شد: اسراییل، کرانه غربی که تحت سیطره پادشاهی اردن قرار گرفت و نوار غزه که تحت سیطره پادشاهی مصر قرار گرفت. درعین‌حال یهودیان از سرزمین‌های تحت سیطره اردن و مصر بیرون شده بودند و ۷۵۰ هزار فلسطینی نیز از خانه‌های خود در سرزمینی که اکنون «اسراییل» شده بود رانده شدند. 

این روایت تاریخی غلط بودن دعاوی علم‌الهدی را نشان می‌دهد. اولا تکلیف سرزمین فلسطین را رای کشورهای عضو سازمان ملل تعیین کرد و نه بریتانیا. قابل‌توجه است که خود بریتانیا اصلا رای به تقسیم فلسطین به دو کشور نداد. اگر هم فاجعه هولوکاست جزو دلایل رای «آری» کشورهایی همچون آمریکا و شوروی بوده باشد این واقعیتی تاریخی بوده و نه «ایدئولوژی» که لندن به راه انداخته باشد. اتفاقا سربازان آمریکا و شوروی مستقیما دست به آزادی اردوگاه‌های نازی‌ها زده بودند و بهتر از هرکسی از جنایتِ تاریخی هولوکاست خبر داشتند. در ضمن «کشورهای اسلامی» نه‌تنها اعتراض کردند که شماری از آن‌ها به جنگ اسراییل هم رفتند و اما شکست آن‌ها در جنگ بود که پایداری اسراییل را ممکن ساخت. 

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *