بحران روزافزون اقتصادی و اجتماعی در ایران باعث شده است که شمار بسیاری از ایرانیان راه غرب پیش بگیرند. سه همسایه شمال غربی ایران در منطقه قفقاز جنوبی (ارمنستان، گرجستان و جمهوری آذربایجان) میزبان بسیاری از این ایرانیان هستند که یا همانجا سکنی میگزینند و یا با عبور از این کشورها راه غرب را پیش میگیرند، اما برخی از آنها در این راه گیر شبکههای مختلف کلاهبرداری و خلافکاری میافتند.
***
پلیس ارمنستان چند روز پیش خبر از کشف یک مورد از این کلاهبرداریها را داد. به گزارش رسانههای ارمنستان، پلیس متوجه یک شبکه کلاهبرداری توسط دو شهروند ایرانی با همکاری چند شهروند ارمنستان شده است. آنها از حداقل ۵۰ شهروند ایرانی پول گرفتهاند و وعده فرستادنشان به کشورهای غربی را دادهاند؛ وعدهای که از ابتدا دروغ و واهی بوده است. رسانههای ارمنستان این خبر را به نقل از اداره مطبوعات پلیس منتشر کردند و فیلمهای گفتگو با ماموران پلیس ارمنستان و تصاویر گذرنامههای ضبطشده ایرانی را نیز منتشر کردند.
قربانیان این کلاهبرداری حدود ۳۰۰ هزار دلار پول به شهروندانی از ارمنستان پرداخت میکردند که همدست دو مجرم ایرانی بودند؛ اینها خود را منابع انتظامی و دیپلماتیک معرفی میکردند. این قربانیان سپس به ترکیه و گرجستان اعزام میشدند، با این قول که از آنجا به کشورهای غربی فرستاده میشوند. اعزام آنها اما مدام با بهانههای مختلف به تعویق انداخته میشد. برخی از این افراد با بازگشت به ارمنستان و مراجعه به پلیس، باعث برملا شدن این شبکه شدند.
رسانههای ارمنستان بر سازمانیافته و گروهی بودن اقدام کلاهبرداری اخیر تاکید داشتند.
به گزارش وبسایت «نیوز دات ایام» این «اداره مبارزه علیه اشخاص و املاک» پلیس جنایی ارمنستان بوده که با تحقیقات اولیه خود پرده از این شبکه کلاهبرداری برداشته است؛ البته تحقیقات پلیس ادامه دارد.
افرادی که در زمینه پناهجویان تحقیق میکنند معتقدند ارمنستان و گرجستان پر از «بنگاههای کلاهبرداری و قاچاقچیهای انسان» هستند که ایرانیها را هدف قرار میدهند. برخی از این بنگاهها تحت عنوان صرافی، شرکتهای ساختمانسازی و آژانسهای مسافرتی فعالیت میکند. امکان ورود به این کشور بدون ویزا باعث میشود که این کشور یکی از اولین مقاصد ایرانیهایی باشد که قصد مهاجرت دارند.
عامل دیگری که باعث شده است بسیاری وارد ارمنستان شوند، تغییری است که اخیرا در قوانین مهاجرتی ترکیه ایجاد شده است. پیش از این ایرانیان این امکان را داشتند تا با تمدید مدام ویزای گردشگری خود مدتها در ترکیه باقی بمانند، اما اخیرا ترکیه مقرر کرده است که پس از پایان ویزای گردشگری، باید سه ماه خارج از کشور باشند. همین باعث شده است، بسیاری سعی کنند مدتی در کشورهایی همچون ارمنستان و گرجستان که ورود به آنها نیازی به ویزا ندارد، سر کنند تا دوباره اجازه ورود به ترکیه را پیدا کنند. پناهجویانی هم هستند که با رد شدن تقاضایشان دستور «ترک خاک» ترکیه را میگیرند و ارمنستان یکی از اولین کشورهایی است که احتمال دارد به آنجا بروند.
تهران و ایروان
بین تهران و ایروان روابط دیپلماتیک گستردهای وجود دارد و ایران در سالهای پس از استقلال این کشور از اتحاد شوروی جزو کشورهای نزدیک به آن بوده است. جوامع ارمنیتبار ایران نیز طبعا روابط گستردهای با این کشور دارند. تنها مرز زمینی دو کشور در روستای نوردوز استان آذربایجان شرقی است که در پی دنیاگیری ویروس کرونا محدودیتهایی بر آن اعمال شده بود. «عباس ظهوری»، سفیر ایران در ارمنستان، اخیرا از نوردوز و منطقه آزاد تجاری-صنعتی ارس که روی مرز ایران با ارمنستان و آذربایجان بنا شده است، دیدار کرد و ارمنستان را «دروازه ایران به سوی بازار اوراسیا نامید.»
در غائله ارمنستان و جمهوری آذربایجان، نزدیکی ایران به ایروان باعث اعتراض به باکو شده است. «الهام علیاف»، رییسجمهور آذربایجان، اخیرا در گفتگو با همتای روسی خود، «ولادیمیر پوتین»، در مورد ارسال سلاح از روسیه به ارمنستان هشدار داده بود. این ارسال از طریق هواپیماهای باری ایلوشین ۷۶ از شهر روستوف در جنوب روسیه انجام شده و از حریم هوایی ایران استفاده کرده بود. مهمتر آنکه تصاویر کامیونهای ایرانی که به ارمنستان سوخت میرساندند، منتشر شد و مورد اعتراض بیشتر آذریها شد.
حضور ایران در غائله این دو کشور به سالها پیش باز میگردد. منطقه قرهباغ در زمان شوروی، استانی خودمختار در جمهوری سوسیالیستی آذربایجان بود که بسیاری از مردمانش ارمنیتبار بودند. این منطقه از سال ۱۹۸۸ وارد جنگی داخلی شد که پس از سقوط شوروی در ۱۹۹۱ اوج گرفت و در نهایت ارمنیها موفق شدند جمهوری خودمختاری به نام «آرتساخ» در آنجا به پا کنند که هیچیک از اعضای سازمان ملل آن را به رسمیت نمیشناسد. در جریان این جنگ داخلی دخالتهای بینالمللی در هر دو طرف صورت گرفت. دستههای ارمنی مختلف به کمک آرتساخیها شتافتند و ترکگرایان و اسلامگرایان مختلف (از حزب اسلامی «گلبدین حکمتیار» در افغانستان تا اسلامگرایان چچنی روسیه) به کمک آذربایجانی رفتند که درون خودش شاهد درگیری بین دستههای مختلف سیاسی بود که گاه به آنکارا نزدیکتر بودند و گاه به غرب.
بسیاری از ایران نیز انتظار داشتند از طرف مسلمان حمایت کند، به خصوص که آذربایجان به همراه ایران، بحرین و عراق یکی از تنها چهار کشور جهان است که اکثریت شیعه دارد. جمهوری اسلامی اما در دوران پس از پایان جنگ با عراق دنبال مسامحه و تصمیمات استراتژیک بود و همین بود که سعی کرد میانجی باشد. در ماه مه ۱۹۹۲، «هاشمی رفسنجانی»، رییسجمهور وقت، میزبان همتایان ارمنی و آذربایجانی خود در تهران شد تا «بیانیه تهران» جهت حل اختلاف صادر شود. فردای آن روز اما حمله ارمنستان باعث سقوط شهر تاریخی شوشا و وصل شدن خاک ارمنستان به خاک قرهباغ (که پیش از این با هم مرز نداشتند) شد. مدت کوتاهی بعد، «ابوالفضل ایلچیبیگ» ترکگرا در باکو به قدرت رسید که بسیار نزدیک به آنکارا بود و آشکارا از اراضی ایران به عنوان «آذربایجان جنوبی» نام میبرد.
اما حتی پس از سقوط ایلچیبیگ و به قدرت رسیدن خاندان علیاف که با جمهوری اسلامی رابطه بهتری داشت، تهران همیشه به ایروان نزدیکتر بوده است تا باکو. در این سالها جمهوری آذربایجان روابط نظامی و امنیتی و اقتصادی با اسرائیل برقرار کرده و ایران همچنان یکی از مهمترین شرکای تجاری ارمنستان است و به خصوص سوخت و انرژی این کشور را تامین میکند. در جنگ چهارروزه سال ۲۰۱۶ و بالاخره در تخاصم سال گذشته، ایران مورد این ظن بوده است که به ایروان کمک میکند.
این واقعیت دعاوی ایران مبنی بر دفاع از مسلمانان جهان را دچار مشکل میکند و برای همین حامیان حکومت در ایران توجیهاتی برای آن داشتهاند.
مهمترین آنها اظهارات چند وقت پیش «سید حسن عاملی»، نماینده آیتالله «خامنهای» در اردبیل و عضو مجلس خبرگان، بود که مدعی شد ایران مخفیانه به باکو کمک میکرده، اما آنرا علنی نکرده است تا دچار مشکلات دیپلماتیک نشود: «یک سیاست بینابینی پیش گرفته شد… و آن حمایت و آموزش ارتش جمهوری آذربایجان و ایجاد دستههای مقاومت و فرستادن سلاح و مهمات و تعلیمات نظامی برای ارتش این کشور و قراردادن طرحهای نظامی در اختیار ارتش جمهوری آذربایجان بود.»
آیتالله عاملی افزود: «مقامات ایران بنا به ملاحظات سیاسی هیچگاه این موضوعات را مطرح نکردهاند و بنا بر این ملاحظات خود، هیچ وقت نیز مطرح نخواهند کرد. اما من امام جمعه هستم و در کرسی خطبه نشستهام و خواهم گفت تا به پرسشها و شبهات برادرانم پاسخ دهم و حقایق را روشن نمایم.»
«محسن رضایی»، فرمانده وقت سپاه پاسداران هم با تایید حرفهای عاملی گفت: «تعداد زیادی از شهدای ایرانی جنگ قرهباغ در باکو مدفون هستند.»
با این وجود واقعیت نزدیکی تهران و ایروان موجود و غیر قابل انکار است. البته این اواخر با ارتقای روابط ارمنستان و اسرائیل چالش جدیدی هم برای جمهوری اسلامی ایجاد کرده است. «مهدی نعلبندی»، نویسندهای اسلامگرا از تبریز که مدافع جمهوری اسلامی است و خواهان لشکرکشی ایران برای «آزادی قرهباغ» بوده است، چند ماه پیش در این مورد در «خبرگزاری تسنیم» نوشت: «تاریخ میگوید قرهباغ و ایروان هر دو مسلماننشین بودهاند. پای یهود که بیاید وسط پشت سرش نقشهای جدید هم پیدا خواهد شد و حمایت مسجد جمعه شوشا خواهد شد حکایت هیکل سلیمان و مسجد اقصی. صهیونیستها در این میان هر دو طرف منازعه را دارند مال خود میکنند.» هم او است که مینویسد: «قرهباغ برای آزادی نیاز به اسلامگراها دارد و این یعنی گسترش جبهه مقاومت.»
تبادل مجرمین
روابط نزدیک تهران و ایروان به این معنی است که در چند سال گذشته سابقه تبادل مجرمین بین دو کشور وجود داشته است. اخیرا یک شهروند ۳۲ ساله ایرانی به نام «حمیدرضا سادهفرد» متهم به قتل در ایروان بود، اما به گزارش رسانههای ارمنستان از مرز زمینی به ایران فرار کرد. آقای سادهفرد متهم به قتل دختر ۲۶ سالهای است که جسدش حدود دو هفته پیش در نزدیکی برج تلویزیون ایروان پیدا شد. انتظار میرود ایروان خواهان دستگیری این فرد در ایران و تحویل گرفتن او شود.
این مطلب با همکاری آیدا قجر تهیه شده است