در ژوئن ۲۰۱۷ خطر جنگی دیگر در خلیجفارس بالا گرفت. عربستان سعودی به همراه سه متحد خود (امارات، بحرین و مصر) اعلام کردند روابط دیپلماتیک خود با قطر را قطع میکنند و به این کشور کوچک که تنها مرز زمینیاش با عربستان سعودی است اجازه استفاده از حریم هوایی و راههای دریایی خود را نمیدهند. خواست ریاض و متحدان این بود که قطریها دست از حمایت خود از اخوان مسلمین، همکاری با ایران و تأمین بودجه شبکه الجزیره بردارند. دونالد ترامپ تازه ریاستجمهوریاش را آغاز کرده بود و به نظر کنار عربستان ایستاد و قطر را متهم به تروریسم کرد. گرچه دیپلماتهای آمریکایی (که رئیسشان هنوز رکس تیلرسون، وزیر خارجه اول ترامپ بود) بهسرعت وارد کار شدند تا موضع واشنگتن را بیطرف جلوه دهند. عربستان اما بهسرعت موفق به جذب متحدان بیشتر شد: از اردن تا مالدیو تا یمن تا دولت غیررسمی طبرق در لیبی و بسیاری سایر کشورهای آفریقایی همچون سنگال، موریتانی و جیبوتی.
در این میان شیخی که بهزودی قرار بود هشتاد و هشتمین سالگرد تولد خود را جشن بگیرد آستینها را بالا زد تا جلوی درگرفتن تخاصم در منطقه را بگیرد. شیخ صباح الاحمد الجابر الصباح هم به دوحه رفت و هم به ریاض. او خواستههای عربستان را پیش روی قطریها گذاشت. هر دو طرف او را بهعنوان میانجی قبول داشتند. بحران دیپلماتیک آن ماه حل نشد و با گذشت بیش از سه سال و سه ماه هنوز هم حلنشده؛ اما شیخ صباح حداقل مجاری ارتباطی بین دو طرف را باز نگاه داشت و نگذاشت شورای همکاری کشورهای عرب خلیجفارس از هم بپاشد. چند ماه بعد، در سپتامبر ۲۰۱۷، او در کاخ سفید مهمان ترامپ بود و در نشست خبری مشترک با تأسف از اختلاف بین «برادران ما در خلیج» سخن گفت و تلویحاً گفت امکان درگیری نظامی هم بوده اما دیپلماسی جلوی آن را گرفته.
آن شیخ دیپلمات امروز در سن ۹۱ سالگی درگذشت.
دیوان سلطنت کویت در بیانیهای اعلام کرد: «با غم و اندوه عمیق به مردم کویت، کشورهای عرب و مسلمان و ملتهای دوست با ما در سراسر جهان تسلیت میگوییم.»
سابقه دیپلماسی
شیخ صباح سالها پیش از آنکه حاکم کویت شود وزیر خارجه آن بود. کویت که میترسید نیروهای امپراتوری عثمانی بر آن غلبه کنند از سال ۱۸۹۹ با حکومت بریتانیا در هند توافقی امضا کرده بود تا تحتالحمایه بریتانیا شود. همین بود که کویتیها عملاً دیپلماسی خود را به امپراتوری بریتانیا واگذار کردند. این نمایندگان لندن بودند که به رهبری سر پرسی کاکس مشهور که در تاریخ ایران و عراق نیز نقش مهمی دارد از طرف کویت با خاندان آل سعود مذاکره کردند تا پروتکل عقیر ۱۹۲۲ امضا شود و مرزهای کویت با عراق و سلطاننشین نجد (نیای عربستان سعودی) معلوم شود؛ اما در سال ۱۹۶۱ که کویت به استقلال رسید میبایست بنیان نوینی برای دیپلماسی بنا میکرد. این وظیفه بیش از هر چیز بر دوش شیخ صباح قرار گرفت. او از سال ۱۹۶۳ تا ۲۰۰۳ به مدت چهل سال وزیر خارجه کشورش بود (به جز وقفه کوچک در زمان اشغال توسط صدام حسین.) در این مدت شیخ صباح موضع کویت را بهعنوان کشوری مطرح کرد که ضمن ائتلاف با غرب سعی میکند میانجی و بیطرف باشد. همین بود که یکی از اولین اقدامات شیخ دیپلمات، پیوستن کویت به «جنبش غیرمتعهدها» در سال ۱۹۶۴ بود (سایر کشورهای منطقه همچون عربستان سعودی در سال ۱۹۶۱ به این سازمان پیوسته بودند اما ایران در زمان محمدرضا شاه پهلوی چنین نکرد و تنها در پی انقلاب ۵۷ بود که ایران به این سازمان پیوست.)
در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ کویت یکی از آزادترین کشورهای منطقه بود. برخلاف امروز که جمعیت مهاجر آن از کشورهای آسیای جنوبی و جنوب شرقی هستند، در آن موقع بیشتر جمعیت مهاجر از کشورهای عربی و منجمله فلسطین بودند و به یکی از مراکز فعالیت سیاسی و مطبوعاتی در جهان بدل شده بود. در پی بالا گرفتن دیکتاتوری حزب بعث در عراق، بسیاری از دگراندیشان این کشور به کویت کوچ کردند. این کشور از همان آغاز استقلال (۱۹۶۲) قانون اساسی و انتخابات مجلس داشت و احزاب در آن اجازه فعالیت داشتند گرچه دست سرکوب نیز هر از چند گاهی در آن بلند میشد.
شیخ صباح هم مثل بقیه ساکنین کویت در طول زندگی خود تحولات بسیاری را به چشم دیده بود. در سال ۱۹۲۹ که او متولد شد کویت نهتنها تحتالحمایه بریتانیا بود که صنعت اصلی آن هنوز غواصی برای صید مروارید بود — صنعتی که در دوبیِ بینفت نیز نقش اول را داشت. بهزودی اما ژاپنیها با پرورش مصنوعی مروارید این صنعت مهم را از میان بردند. شیخ صباح اما هنوز نوجوان نشده بود که نفت در کویت کشف شد تا اقبال آن متحول شود. این کشور کوچک امروز ششمین بزرگترین ذخایر نفت جهان را دارد. شیخ صباح در زمان تولد فرزند حاکم وقت بود. او فرزند چهارم شیخ احمد الجابر است که از ۱۹۲۱ تا ۱۹۵۰ بر کویت حکومت کرد. همین بود که از آغاز در صفوف بالای قدرت قرار گرفت و تا آخر عمر هم همانجا ماند.
چالش صدام
در سال ۱۹۹۰ کویت با مهمترین چالش تاریخ خود مواجه شد. عراق به رهبری صدام حسین که تازه جنگش با ایران را خاتمه داد دست به اشغال این کشور زد تا خواست قدیمی انقلابیون عراق (که از زمان انقلاب ۱۹۵۸ در این کشور مطرحشده بود و در کویت هم طرفدارانی داشت) عملی کند. شیخ صباح هم مثل بقیه هیئت حاکم به عربستان سعودی گریختند و در هفت ماه اشغال کشورشان همانجا بودند. در اکتبر ۱۹۹۰ او در جلسهای مهم در جده به نمایندگان تبعیدی کویت قول داد که در پی عقب راندن صدام، مجلس کویت که از ۱۹۸۶ تعطیلشده بود بازگردانده میشود و پادشاهی این کشور دوباره حقیقتاً مشروطه میشود. در فوریه ۱۹۹۱ جهان به رهبری آمریکا به کویت لشکر کشید تا صدام ظرف ۱۰۰ ساعت از خاک کویت بیرون شود. شیخ صباح سر قولش ماند و کسب اطمینان کرد که در سال ۱۹۹۲ انتخابات مجلس برگزار شود. او در ضمن از مهارتهای دیپلماتیک خود استفاده کرد تا کویت دوباره با عراق روابط دیپلماتیک برقرار کند. در اینکه کویت قرار بود متحد قوی امریکا باشد شکی نبود. به اصرار خود شیخ صباح بود که آمریکاییها پایگاه نظامی دائمی در این کشور برپا کردند و امروز نیز بیش از ۱۳ هزار سرباز آمریکایی در این کشور مستقر هستند (آمریکا امروز در تمامی شش عضو شورای همکاری کشورهای عرب خلیجفارس پایگاه نظامی دارد.) اما شیخ صباح همچنان کوشید بیطرفی نسبی کشورش را حفظ کند و با کشورهای مختلف رابطه داشته باشد. حتی با جمهوری اسلامی ایران.
در سال ۲۰۰۳ او از وزارت خارجه به نخستوزیری ارتقا یافت و مشخص بود که از نامزدهای اصلی رسیدن به حکومت کشور است. سه سال بعد، برادر ناتنیاش، شیخ جابر که از ۱۹۷۷ سومین پادشاه کویت از زمان استقلال بود، درگذشت اما حکومت به شیخ سعد عبدالله از شاخه دیگری از خانواده سلطنتی رسید. شیخ جدید اما بیماری شدید روده داشت و پس از تنها ۹ روز به رأی مجلس کنار زده شد تا شیخ صباح به تخت پادشاهی برسد. شیخ سعد دو سال بعد در قصر خود سکته قلبی کرد و درگذشت.
شیخ صباح در چهارده سال زمامداری خود با چالشهای بسیاری روبرو بود. در سال ۲۰۱۱ بهار عربی به کویت هم رسید و «دوشنبه سیاه» در روز ۱۶ نوامبر ۲۰۱۱ درگرفت که هزاران معترض کویتی به خیابان ریختند. شیخ صباح با تغییر نخستوزیر و برخی اقدامات اجتماعی موفق شد جنبش را کنترل کند. در سال ۲۰۱۴، در پی ریاستجمهوری حسن روحانی، شیخ صباح به تهران رفت و با مقامات عالی ایران از جمله آیتالله خامنهای دیدار کرد. این در پی سفر جواد ظریف به کویت بود که با وعده اولویت روابط با همسایهها انجامشده بود. تلاش شیخ صباح برای آرام کردن اوضاع منطقه در پی قائله دو سال بعد بین ایران و عربستان سعودی ناکام ماند.
اما سن بالا و وضعیت نامناسب سلامتی هیچگاه باعث نشد او از تلاش دست بردارد. چنانکه مورد سال ۲۰۱۷ نشان میدهد. در سال ۲۰۰۲ عمل آپاندیس داشت و در سال ۲۰۰۷ برای عمل دستگاه ادراری به آمریکا رفت. از سال گذشته احتمال فوت او چندین بار مطرح شده بود. در ژوئیه امسال نیرو هوایی آمریکا او را برای عمل به بیمارستان معروفِ «مایو کلینیک» در شهر روچستر ایالت مینهسوتا برد که خبر از جایگاه بالای او میدهد. در آخر نیز امیر کویت امروز صبح در همین بیمارستان درگذشت.
همین هفته پیش، دونالد ترامپ نشان «لژیون شایستگی» را با درجه فرماندهی ارشد به او بهعنوان فرمانده کل قوای کویت اهدا کرده بود — افتخار نظامی مهمی که حدود سی سال بود به کسی اهدا نشده بود. این نشان را تنها فرمانده کل قوای آمریکا میتواند اهدا کند و در سال ۱۹۴۵ به چهرههایی همچون هایله سلاسی اتیوپی و ژنرال ژوکوفِ اتحاد شوروی اهدا شده بود. ترامپ حالا میخواست شصتمین سالگرد روابط کویت و آمریکا را اینگونه بزرگ بدارد. این به فهرست طولانی نشانهای افتخاری شیخ صباح از کشورهایی همچون ایتالیا، اسپانیا، ترکیه، ژاپن، مکزیک، آلبانی، اوکراین و آذربایجان و سازمانهایی همچون سازمان ملل و سازمان بینالمللی مهاجرت میافزاید.
شیخ نواف، حاکم جدید
حکومت کویت اکنون به شیخ نواف میرسد، برادر ناتنی شیخ صباح که از همان آغاز حکومت او در سال ۲۰۰۶ ولیعهد بوده. شیخ نواف ۸۳ سال دارد و برخی او را پیرترین ولیعهد جهان مینامند او پیشازاین سابقه وزارت دفاع و کشور را دارد. روزنامه «گلف نیوزِ» دوبی در گزارش خود راجع به شیخ نواف گفت او «نقشی کلیدی در حفظ ثبات و امنیت خلیج داشته و نقشی فعال در جلسات وزرای کشورِ شورای همکاری خلیج با هدف اشتراک قوا علیه خطرهای مشترک بازی کرده است.» از بغرنجیهای بلافاصله پیش روی حاکم جدید بحران کرونا است که در این کشور کوچک چهارمیلیونی ۱۰۳ هزار نفر به آن مبتلا شدهاند و ۶۰۵ نفر بر اثر آن درگذشتهاند. قیمت نسبتاً پایین نفت نیز شیخنشین کوچک را با چالش مواجه میکند. باید دید شیخ نواف و جانشینان او کویتی را که از شیخ دیپلمات تحویل گرفتند به کدام سو میبرند.