امضای توافق ابراهیم بین اسرائیل و دو کشور عرب منطقه خلیج فارس (امارات متحده عربی و بحرین) همانطور که انتظار میرفت قویا از سوی جمهوری اسلامی محکوم شد. این حرکت به قدری تابو است که در جهان عرب هم واهمههای بسیاری در دفاع از آن وجود دارد تا چه برسد به جمهوری اسلامی که نه فقط اسرائیل را تهدید به نابودی میکند که به انکار هولوکاست هم افتخار میکند. اما در سپهر سیاسی ایران هم یک چهره تابوشکن پیدا شده که نگاهی تلویحا مثبت به عادیسازی روابط با اسرائیل داشته باشد. چنانکه انتظار میرود این چهره نه هیچ یک از سران عموما بیعمل اصلاحطلبان که فردی خارج از گود اصلی بازی آنها است: فائزه هاشمی رفسنجانی.
فائزه هاشمی تابو شکستن و بیباکی سیاسی را خوب بلد است. این سیاستمدار ۵۷ ساله شاید بیش از آنکه وامدار راه و روشِ پدرش باشد خوی مادرش، عفت مرعشی، را به ارث برده است. هم او که در سال ۸۸ با همان لهجه تند کرمانی گفته بود: «اگر تقلب شد مردم بریزند در خیابانها» تا انگار خوابنمای جنبش سبز شده باشد. در این سالها فائزهای که زمانی با رای میلیونی، نماینده مردم تهران در مجلس شد و با طرفداری از اموری مثل دوچرخهسواری زنان، در آن سطح تابوشکنی میکرد بسیار پیشتر رفته است. او جلوی آیتالله خامنهای ایستاده و خواهان کنار رفتن او شد. از این گفته که به بنیانگذار جمهوری اسلامی، نباید «امام» گفت. به زندان رفته و بعد از زندان با خانواده همبند بهاییاش دیدار کرده و از حقوق بهاییان دفاع کرده است. تابوهایی که مردان سیاست در ایران به ندرت جرات شکستن دارند این زن بارها شکسته است.
او حالا در گفتگویی در روز ۱۵ مهر با روزنامه «آرمان ملی» به یکی از بزرگترین تابوهای جمهوری اسلامی دست برده و تلویحا گفته ایران باید به موضوع رابطه با اسرائیل همان طور نگاه کند که دولتهای عربی منطقه نگاه میکنند: منافع ملی. این گفتگو با این رسانه نزدیک به خانواده آیتالله رفسنجانی و دولت حسن روحانی توسط مطهره شفیعی انجام شده، خبرنگاری که در سال ۱۳۹۱ خود نیز مدتی طعم زندان را چشیده بود.
خانم هاشمی در خانوادهای بزرگ شده که پدرش در آن دهها سال سابقه طرفداری از حقوق فلسطین را داشت. بیهوده نبود که اسم یکی از برادرهای او را به یاد رهبر فلسطینیها، یاسر عرفات، یاسر گذاشته بود. اما او هم مثل رهبران برخی کشورهای عربی متوجه نیاز به سیاستهای بهروز هست و همین است که خواهان تغییر در این زمینه شده. او در گفتگو با «آرمان ملی» البته به هیچ وجه منکر آرمان فلسطین و تاریخ بر حق این مردم نیست. در این مصاحبه از «غصب… سرزمینهای فلسطینی» میگوید و از اینکه اسرائیل «با حمایت انگلیس، با همکاری برخی فلسطینیان و با ظلم و کشتار برخی دیگر بر سرزمین فلسطین مسلط شده است.» او تاکید میکند که: «هیچ کدام از این حقایق قابل کتمان نیست.» او اما در ضمن بر شناسایی اسرائیل توسط سازمان ملل از سال ۱۹۴۸ تاکید کرده و بر اینکه «اعراب و یهودیها در این سرزمین سکونت دارند.»
فائزه رفسنجانی با اشاره به تغییرات مرزی مختلف که در تاریخ صد سال اخیر دنیا اتفاق افتاده میگوید: «باید در عرصه جهانی بهروز باشیم و تصمیماتی را بگیریم که با منافع ما سازگار باشد. حمایت از مسلمانان فلسطین کار با ارزشی است. کشته شدن و آزار دیدن مسلمانان قطعا بعد است. بعد از بهار عربی یا بیداری اسلامی در سوریه بیش از ۵۰۰ هزار مسلمان کشته شدند و چندین میلیون آواره. مسلمان با مسلمان فرق دارد؟ چین مصائبی را بر سر مسلمانان اویغور میآورد، آنها را وارد اردوگاههای کار اجباری کرده و فرزندانشان را از خانوادهها جدا میکند و … مسلمانان چچن در روسیه چه وضعیتی دارند؟ با چین و روسیه در ارتباط بسیار نزدیک هستیم و به این کشورها امتیاز هم میدهیم.»
او در پاسخ به این سوال که دشمنی ایران با اسرائیل را چگونه باید توضیح داد میگوید: «همان سیاست مرغ یکپا دارد. سیاستهای ما گاه دچار تناقض شده. به عنوان نمونه ورزشکاران ما با رژیم صهیونیستی مبارزه نمیکنند ولی خودشان با آنها بازی میکنند. گویی ما بیشتر حساسیست داریم. در مورد عادیسازی روابط نیز آنچنان که ما عکسالعمل نشان دادیم آنها واکنش نشان دادند. فکر میکنیم اگر تغییر کند زیر سوال میرویم که این نیز یک سیاست دقیقی نیست.»
در روزهای اخیر چهرههایی در کشورهای عربی که سابقه طولانی در دفاع از منافع فلسطینیها را دارند تغییر سیاست و رویکرد رهبری کشورهای منطقه خلیج فارس را توضیح دادهاند. شاخصترین نمونه در این میان گفتگوی طولانی بندر بن سلطان، سفیر سابق عربستان سعودی در آمریکا و رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی این کشور، با تلویزیون العربیه است که در واقع یک درس کامل تاریخ روابط ریاض با فلسطین حتی پیش از تشکیل دولت اسرائیل بود؛ درسی که از دیدار ملک عبدالعزیز، بنیانگذار عربستان سعودی با فرانکلین روزولت، رئیسجمهور وقت آمریکا، آغاز شد و تا همین امروز را در بر گرفت. خلاصه حرف بندر این بود که آرمان فلسطینیها حق است و اما رهبرانشان ضعیف و ناموفق و بیاصول. حرفهای او برای موافق و مخالف تفکر استراتژیک نه تنها در ابوظبی و منامه و ریاض که در مسقط و دوحه و قاهره در این موضوع را نشان میدهد.
فائزه رفسنجانی نیز به نظر در همین راستا سخن میگوید. او میگوید: «رژیم صهیونیستی مشتاق عادیسازی روابط خود با کشورهای مسلمان است. نگاه ما باید اینگونه باشد که هدفمان حفظ منافع ملی و حقوق مردم و منافع ملی باشد.» او البته در ضمن میگوید: «حفظ نظام اوجب واجبات است.» اما در پاسخ به سوال «چه باید کردِ» خبرنگار در انتهای مصاحبه میگوید: «باید همه موضوعات بر اساس منابع و منافع ملی و حقوق مردم بهروز شود. سیاست کدام کشور ثابت مانده؟ هر موضوعی باید بهروز شود.»
در زمان محمدرضا شاه پهلوی، سیاست ایران در خاورمیانه متفاوت بود. در آن زمان ایران به احترام جهان مسلمان، اسرائیل را به رسمیت نمیشناخت اما با آن روابط گسترده تجاری داشت. شاه در عین حال علیه احجافهای اسرائیل علیه مردم فلسطین و اشغال سرزمینهای آن علنا اعتراض میکرد و حمایتهایی مادی نیز از سازمان آزادیبخش فلسطین به عمل آورد؛ با اینکه سازمان ارتباط نزدیکی با گروههای مسلح مخالف حکومت پهلوی همچون مجاهدین خلق و فداییان خلق داشت.
خانم هاشمی در این گفتگو به موضوع انتخابات سال آینده هم پرداخته است. او تاکید کرده که در انتخابات اخیر مجلس علیرغم شرکت حزب کارگران خود او رای نداده و افزوده: «در چندین گفت و گو هم دلایل رای ندادن را بیان کردم. به عقیده من اگر سیاستهای فعلی و عملکرد نامناسب مدیران در بخشهای مختلف به همین صورت ادامه یابد دلیلی برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری مشابه انتخابات مجلس وجود ندارد… من و بسیاری از اعضای حزب کارگران در همان زمان مخالف ارائه لیست بودیم.»
او در ضمن تاکید کرده که امروز حتی زنان اصولگرا هم طرفدار حق زنان برای نامزد ریاستجمهوری شدن هستند. او گفته که پدرش حول و حوش انتخابات ۱۳۹۲ خواهان تفسیری از کلمه «رجل سیاسی» قانون اساسی بوده که شامل زنان هم بشود و حتی عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان، هم همین حرف را زده است. فائزه از این خواسته که رئیسجمهور، حسن روحانی، به حق خود طبق آییننامه شورای نگهبان عمل کند و خواهان تفسیر رسمی آن ماده قانون اساسی شود تا این شورا رسما اجازه کاندیداتوری به زنان را اعلام کند. در بخشی از همین سخنان به تلخی یادآوری کرده که محمد خاتمی در زمان ریاستجمهوری خود «به دنبال وزیر زن هم نبود، چه برسد به ریاستجمهوری زنان.»
فائزه بدین سان همچنان به رکگویی خود ادامه میدهد. اما پیوستن واقعیاش به مردم تنها زمانی ممکن است که به جای «حفظ نظام» گذار از آن را هدف خود قرار دهد.