تاجزاده، مردی که می‌تواند اپوزیسیون ایران را متحد کند 

توضیح: اصل این مقاله در ماه اوت به انگلیسی و در مجله آتلانتیک آمریکا منتشر شد. این‌جا ترجمه‌ای فارسی از آن را تقدیم می‌کنم. این مقاله طبعا با در نظر داشتن مخاطب آمریکایی و انگلیسی‌زبان نوشته شده. 

***

جنبش داخلی ایران برای تغییر دموکراتیک به دو بخش تقسیم می‌شود: در یک طرف مخالفین صریح حکومت قرار دارند و در سوی دیگر طرفداران اصلاحات تدریجی. اما یک چهره هست که این دو سو را به هم پیوند می‌زند و همین باعث شده از نویدبخش‌ترین اقبال‌های سیاسی ایران باشد. 

مصطفی تاجزاده، معاون سابق وزیر کشور، امروز از معروف‌ترین زندانیان سیاسی ایران است و از جمله چهره‌هایی که در میان وسیع‌ترین قشرها محبوبیت دارد. تاجزاده بیش از ده سال پشت میله‌های زندان بوده و بخش زیادی از این دوران را در حبس انفرادی گذرانده. قوه قضائیه در روز ۱۲ ژوئیه حکم پنج ساله جدیدی برای او صادر کرد. اتهامات او این بار مربوط به حرف‌هایی است که در زندان زده. تاریخ آزادی‌اش را حالا برای سال ۲۰۳۲ تعیین کرده‌اند. 

تاجزاده حامی انتخابات آزاد است و مخالف حجاب اجباری زنان و سایر سیاست‌های سرکوبگرانه. او پشتیبان آشتی دیپلماتیک با آمریکا است. عبدالله مومنی، کنشگر و زندانی سیاسی سابق، در گفتگو با من تاجزاده را دارای «ترکیبی کم‌نظیر از شجاعت اخلاقی، صداقت سیاسی و وفاداری به مردم» دانست و افزود: «او هم‌زمان هم مورد احترام نیروهای درون‌ساختاری چون اصلاح‌طلبان رسمی است و هم نزد بخش قابل توجهی از جامعه مدنی، دموکراسی‌خواهان رادیکال و مخالفان اقتدارگرایی به عنوان نماد ایستادگی و شجاعت مدنی شناخته می‌شود.»

اصلاحات در ایران به معنای فعالیت درون سیستم برای بهبود آن بوده است و همین است که بسیاری از منادیان آن حاضر به پشتیبانی از اعتراضات خیابانی که در آن‌ها از کل حکومت انتقاد می‌شود نیستند. اما تاجزاده چهره‌ای متفاوت است. او صراحتا از جنبش سال‌های ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ که با شعار «زن، زندگی، آزادی» معروف شد حمایت کرد. او در ضمن خواهان لغو ولایت فقیه است که عملا به معنای پایان جمهوری اسلامی خواهد بود. او اما هنوز از برخی سایر جهات اصلاح‌طلب محسوب می‌شود: او مخالف سرنگونی خشونت‌بار حکومت است و در سال ۲۰۲۱ حتی به عنوان چهره اصلی جناح اصلاح‌طلب کاندید ریاست‌جمهوری شد گرچه به او اجازه نامزدی ندادند (مخالفین حکومت اغلب اصلا در این انتخابات‌ها شرکت نمی‌کنند چرا که آن‌ها را تزئینی دموکراتیک برای نظامی استبدادی می‌‌دانند.)

در ماه ژوئن شاهد حملات هوایی اسرائیل به ایران بودیم و تاجزاده در این میان بیانیه‌ای از زندان منتشر کرد که در آن هم بمباران را محکوم کرد و هم این واقعیت را به رسمیت شناخت که برخی ایرانیان از آن ابراز شادی کرده بودند. او خواهان «گذار مسالمت‌آمیز به دموکراسی» از طریق تشکیل مجلس موسسان و تغییر قانون اساسی شد. تاجزاده در روز ۲۳ ژوئیه از آیت‌الله خامنه‌ای است خواست یا برگزاری انتخابات آزاد و «تغییرات بنیادین» را بپذیرد و یا استعفا دهد.

از روی واکنش‌هایی که به حکم اخیر تاجزاده انجام شد می‌توان دید که در بخش‌های مختلف اپوزیسیون مشتت ایران نسبت به او اقبال وجود دارد.بسیاری از چهره‌های اپوزیسیون، از جمله چهره‌های خارج از کشور، این حکم را محکوم کردند. اما درون ایران نیز آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات ایران (ائتلافی از گروه‌ها و احزاب سیاسی اصلاح‌طلب) همین کار را کرد. خانم منصوری در گفتگو با من گفت با حبس تاجزاده مخالف است چرا که او «سابقه طولانی در تلاش برای اصلاح درون‌ساختاری دارد؛ هیچ‌گاه از خشونت حمایت نکرده و فعالیت‌هایش عمدتا مدنی، سیاسی و مسالمت‌آمیز بوده است.» 

آلن اکباتانی، کنشگر مخالف حکومت مقیم کالیفرنیا و زندانی سیاسی سابق، به من گفت که شخصا به تاجزاده «امیدوار» است، بخصوص «اگر جرات کند و اعلام همبستگی با جریان‌های معتقد به تحول بنیادین بکند و جدایی دین از سیاست را رسما اعلام کند.» اکباتانی افزود که دلیل نگاه مثبتش به تاجزاده مقاومت او در برابر خامنه‌ای است و این‌که نشان داده آمادگی هزینه دادن برای اهداف خود را دارد. 

تاجزاده اولین دوره زندان خود را از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۶ گذراند. او پس از آزادی مجموعه‌ای از مناظرات اینترنتی را در پلاتفرم‌هایی همچون یوتیوب و کلاب‌هاوس سازمان داد. او نزد ده‌ها هزار مخاطب ایرانی به گفتگو با چهره‌هایی متنوع پرداخت: از علیرضا زاکانی، شهردار تندروی تهران تا مراد ویسی، از حامیان شناخته‌شده رضا پهلوی، ولیعهد سابق ایران. تاجزاده حتی اعلام کرد حاضر به مناظره با شخص پهلوی است (که برای کسی که خودش از مقامات سابق حکومت بوده تابوی مهمی محسوب می‌شود). اما مدت کوتاهی بعد، در سال ۲۰۲۲، او را به زندان انداختند. 

این اصرار بر گفتگو با گستره وسیعی از ایرانیان همان چیزی است که توجه سعید برزین را به تاجزاده جلب کرده. این کنشگر مقیم بریتانیا کتابی دو جلدی به زبان فارسی راجع به تاجزاده نوشت. برزین به من گفت: « در صحنه تاریخ مدرن ایران، نقش تاجزاده برای تشویق ضرورت تبدیل قبیله‌های دشمن به جریان‌هایی که حاضر به گفتگو با یکدیگر باشند حائز اهمیت است. این پدیده مهمی برای جامعه متکثر ایران است.»

تاجزاده در سال ۱۹۷۹ به عنوان کنشگری انقلابی وارد سیاست شد و در دهه ۱۹۸۰ در سمت‌های مختلف به جمهوری اسلامی خدمت کرد (عمدتا در وزارت فرهنگ و ارشاد.) در آن زمان محمد خاتمی وزیر ارشاد بود. در طی دهه ۱۹۹۰، تاجزاده و خاتمی هر دو به تدریج اسلام‌گرایی انقلابی خود را تعدیل بخشیدند و به اصلاحات لیبرال و دموکراتیک گشاده‌رویی نشان دادند. خاتمی در سال ۱۹۹۷ با پرچم اصلاح‌طلبی در انتخابات ریاست‌جمهوری پیروز شد. او ابتدا تاجزاده را به عنوان رئیس دفتر در نظر داشت اما نهایتا او را به سمت معاونت سیاسی وزارت کشور منصوب کرد. این سمت تاجزاده در خط مقدم نبرد بر سر دموکراتیزاسیون قرار داد که بین دولت خاتمی از یک سو و هسته سخت تندروهای هیات حاکمه از سوی دیگر در جریان داشت. دولت خاتمی نهایتا در این مجادله شکست خورد.

دولت خاتمی کوشید جلوی بدرفتاری‌های دستگاه امنیتی را بگیرد، آزادی‌های وسیع‌تری در زمینه بیان و تشکل ارائه کند، فضایی برای جامعه مدنی قوی‌تر ارائه کند و شوراهای محلی انتخابی را به آزمایشگاهی برای تغییر دموکراتیک بدل کند. بیشتر این ابتکارات با مخالفت سرسخت بخش‌های قوی‌تر حاکمیت مواجه شدند و تا سال ۲۰۰۵، که دور دوم خاتمی به پایان رسید، جنبش اصلاحات عمدتا جایگاه خود را از دست داده بود. خاتمی جای خود را به رئیس‌جمهوری تندرو به نام محمود احمدی‌نژاد داد. اما وقتی دوره اول احمدی‌نژاد به پایان رسید او با چالش‌گر اصلاح‌طلب جدیدی مواجه شد که انرژی خاتمی را بیش از پیش زنده کرد:‌ میرحسین موسوی، نخست‌وزیر سابق که حامیانش در سال ۲۰۰۹ نام «موج سبز» را بر خود نهادند.

احمدی‌نژاد به سرعت خود را پیروز آن انتخابات اعلام کرد و موسوی مدعی شد که تقلب شده. جنبشی خیابانی در پشتیبانی از موسوی درگرفت. حکومت اعتراضات را در هم کوبید و موسوی را تحت حبس خانگی قرار دارد. احزاب اصلی اصلاح‌طلب ممنوع اعلام شدند و سیاستمداران عضو آن‌ها،‌ از جمله تاجزاده، حکم‌های طولانی زندان دریافت کردند. اینان که از زندان بیرون آمدند اغلب یکی از این دو راه را برگزیدند: برخی از ایران رفتند و به منتقدین در تبعید بدل شدند؛ دیگران در کشور ماندند و بی‌سر و صدا دست از انتقاد از خامنه‌ای برداشتند به این امید که راهی برای بازگشت به سیاست پیدا کنند. 

تاجزاده اما چهره‌ای ویژه محسوب می‌شود چون راه سومی را برگزید. او در کشور مانده اما نقدی رادیکال از جمهوری اسلامی پیش گذاشته. او علنا از خامنه‌ای بخاطر نقض حقوق، کرامت و آزادی ایرانیان انتقاد می‌کند و خواهان لغو سمت ولایت فقیه است. تاجزاده حالا چه خود خواسته باشد و چه با دنبال کردن وجدانش به این‌جا رسیده باشد در موقعیتی قرار گرفته که می‌تواند بین دستورکار مخالفین داخلی و خارجی جمهوری اسلامی وحدت ایجاد کند. 

فخرالسادات محتشمی‌پور، همسر تاجزاده، در گفتگو با من با استفاده از سنت ایرانی تعارف می‌گوید تاجزاده «اصلا تمایل ندارد به عنوان رهبر، قهرمان یا ناجی مطرح شود. او می‌گوید هر کاری تا الان کردم برای پایداری وطن و بهبود وضعیت هم‌وطنانم بوده است و مقابله با استبداد.» 

محتشمی‌پور در سال ۱۹۸۰، مدت کوتاهی پس از انقلاب، با تاجزاده ازدواج کرد. او به من می‌گوید که این دو همیشه شراکتی سیاسی داشته‌اند. خانم محتشمی‌پور به من می‌گوید که او تاجزاده همچنان برای آرمان‌های ۵۷ مبارزه می‌کنند که اکنون زیر ضرب دیکتاتوری‌ای قرار گرفتند که هیچ انتقادی را نمی‌پذیرد. او می‌افزاید: «حکومت ترسی جدی از آقای تاجزاده دارد و این بخاطر نفوذ کلامش و قدرت جذب و اقناعش است.» او البته زندانی کردن تاجزاده را نشانه «حماقت محض» می‌داند و می‌گوید: «آقای تاجزاده الان محوریتی پیدا کرده که شاید اگر بیرون بود پیدا نمی‌کرد.»

این‌که اصلاح‌طلبان ایرانی پروژه خود را در تداوم با آرمان‌های ۱۹۷۹ می‌دانند باعث می‌شود نیرویی معتبر درون حاکمیت محسوب شوند اما در عین حال همین باعث می‌شود برخی کنشگران جوان‌تر اقبالی به آن‌ها نداشته باشند. فرج سرکوهی، نویسنده دگراندیش در تبعید، به من می‌گوید که گذشته‌های انقلابی و اسلام‌گرایی افراد تاجزاده و موسوی مانع اعتماد ایرانیان سکولار امروز به آنان می‌شود. سرکوهی می‌گوید تاجزاده نمی‌تواند رهبر گذار باشد و این نقش به چهره‌هایی تعلق دارد که «که از بستر مبارزات مردمی چون مبارزت کارگری، کارمندی، زنان، دانشجویان، روشنفکران دموکرات و جنبش‌‌های مردمی دیگر» برخیزند. او اما معتقد است که کسانی مثل تاجزاده و موسوی می‌توانند بخشی از جنبش دموکراسی‌خواهی باشند و «لایه‌های نه چندان بزرگی از ناراضیان را که هنوز علایقی به حضور دین در حکومت دارند اما از حکومت کنونی ناراضی هستند جلب کنند.»

اما اگر از زاویه‌ی دیگر به همین مسیر نگاه کنیم (تبدیل شدن از انقلابی اسلام‌گرا به مدافع آمال دموکراتیک مردم) می‌توانیم وزنی اخلاقی را در‌آن ببینیم. موسوی ۸۳ ساله که از سال ۲۰۱۱ در حبس خانگی بوده اخیرا خواهان تشکیل مجلس موسسان شد – او در جریان اعتراضات خیابانی سال ۲۰۲۲ نیز این خواست را مطرح کرده بود. موسوی در دهه ۱۹۸۰ نخست‌وزیر ایران بود و از چهره‌های محبوب بنیانگذار جمهوری اسلامی، آیت‌الله روح‌الله خمینی، محسوب می‌شد. او اکنون مسن‌تر از آن است که خود بتواند نقش سیاسی عمده‌ای داشته باشد اما بیش از ۸۰۰ چهره شاخص ایرانی داخل و خارج از کشور توماری را در پشتیبانی از خواست او برای مجلس موسسان امضا کرده‌اند. تاجزاده و مومنی هر دو جزو امضاکنندگان این تومار هستند (مومنی پیش از این به همین خاطر توسط قوه قضائیه احضار شده است.) گروهی رادیکال‌تر از مخالفین حکومت نیز در توماری دیگر خواهان تشکیل مجلس موسسان تحت لوای نهادهای بین‌المللی مستقل شد‌ه‌اند. این گروه شامل نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل؛ نسرین ستوده، کنشگر حقوق بشر و بیش از ۱۵۰۰ ایرانی دیگر می‌شود. 

اپوزیسیون خارج از کشور همچنان به شدت در اختلاف به سر می‌برد. بخش‌هایی از آن از رهبری پهلوی پشتیبانی می‌کنند و بقیه صفوفی مشتت دارند. اما درون کشور به نظر فضایی سیاسی برای منتقدینی جود دارد که خواهان نوع حکومتی متفاوت از جمهوری اسلامی هستند. آنان می‌توانند به چهره‌هایی مثل تاجزاده برای خرد و شجاعت اخلاقی لازم برای تبدیل این چشم‌انداز به واقعیت رو بیاورند.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *