انتشار در ایندیپندنت فارسی
حسنی مبارک، رئیسجمهور سابق مصر، امروز در سن ۹۱ سالگی درگذشت. مبارک از ۱۹۸۱ تا ۲۰۱۱ نزدیک به سی سال بر اریکه قدرت تکیه زد تا اینکه در سال ۲۰۱۱ به ضرب انقلاب مردمی موسوم به «بهار عرب» مجبور به کنارهگیری شد. اما تظاهرکنندگانی که آن روز سقوط او را جشن میگرفتند شاید فکر نمیکردند ۹ سال بعد اوضاع مصر کموبیش مشابه مانده باشد و رئيسجمهور خودکامه و غیردموکراتیک دیگری مثل عبدالفتاح سیسی جای مبارک را گرفته باشد. موافقین و مخالفین مبارک هر دو بر این نکته توافق دارند که سیسی جانشین برحق او است.
مبارک در ۴ مه ۱۹۲۸ در روستای کفر المصیلحه در استان منوفیه دلتای نیل واقع در شمال کشور به دنیا آمد. آن زمان، پادشاهی مستقل مصر پس از استقلال صوری از بریتانیا تشکیل شده بود. مصر آن روزها هنوز تا حدود زیادی در انقیاد بریتانیا بود تا اینکه در انقلاب ۱۹۵۲ به رهبری جمال عبدالناصر، جمهوری مستقل مصر متولد شد.
مبارک در سالهای پادشاهی و تسلط بریتانیا بزرگ شد و جوانیاش را در آکادمی نیرو هوایی گذراند. در واقع، انقلاب ۱۹۵۲، کودتای افسران به رهبری ناصر بود و مبارک جوان هم از آن افسرانی بود که به دولت برخاسته از انقلاب پیوست و در ساختن جمهوری جدید کمک کرد.
جمهوری نوبنیان مصر بر خلاف انتظارات آمریکا و بریتانیا شکل مستقلی به خود گرفت و نشان داد که ابایی از روابط با اتحاد شوروی و بر هم زدن معادلات جنگ سرد ندارد. مبارک در متن این جریانات قرار داشت و در اواخر دهه ۱۹۵۰ و سپس در دهه ۱۹۶۰ بارها برای تمرینات نظامی به مدارس نظامی شوروی رفت در سراسر این کشور، از مسکو تا قرقیزستان، رفت.
در سالهای پس از مرگ ناصر در سال ۱۹۷۰ و به قدرت رسیدن انور سادات، مبارک فرمانده نیروی هوایی و معاون وزیر دفاع شد. در جنگ تاریخی یوم کیپور که مصر به رهبری سادات موفق شد، اسرائیل را به چالش جدی بکشد و کمک کند که در نهایت صحرای سینا که اسرائیلیها اشغال کرده بودند باز پس گرفته شود، مبارک قهرمان اصلی بود.
او که تازه یک سال بود فرمانده نیرو هوایی شده بود با حملهای غافلگیرکننده به اسرائیلیها مقدمات موفقیت مصر علیه اسرائيل را فراهم کرد. نقش مبارک در آن جنگ البته در سالهای بعد بارها مورد مناقشه قرار گرفت. بهخصوص توسط کسانی که میگویند نقش مهمتر را سعد الشاذلی، فرمانده ستاد مشترک ارتش مصر در آن جنگ تاریخی، بازی کرده است. اما تاریخ رسمی مصر را همیشه فاتحان نوشتهاند و مبارک بر خلاف الشاذلی در رویدادهای بعدی جزو فاتحان بود.
او در سال ۱۹۷۵ معاون رئیسجمهور مصر شد که در جمهوریِ دیکتاتوری مصریها سمتی شبیه ولیعهد بود. سادات میکوشید به جنگ سرد جهان عرب پایان دهد و مصر انقلابی زمان ناصر را که مایه وحشت حکومتهای محافظهکار منطقه بود تغییر دهد و مبارک عامل اصلیاش در این کار بود.
مبارک چند ماه پس از انتصاب به سمت جدید عازم ریاض شد و موفق شد رابطه نزدیکی با ولیعهد وقت عربستان سعودی، فهد بن عبدالعزیز، و وزیر خارجه این کشور، سعود بن فیصل، برقرار کند. او همچنین روابط مناسبی با سلطان قابوس عمان و ملک حسن دوم، پادشاه مراکش، و جعفر نمیری، رئیسجمهور انقلابی سودان، برقرار کرد. اما هنگام سفر به دمشق، رئیسجمهور حزب بعث، حافظ اسد، حتی حاضر به دیدار با مبارک نشد. سوریه از ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۱ به مصر پیوسته بود تا «جمهوری متحد عرب» تشکیل شود اما نهایتا از مصر ناصری جدا شده بود و راه دیگری طی کرده بود. اختلافات سوریه با مصر و سایر قدرتهای جهان عرب ریشه در وقایع همان سالها دارد و تا امروز نیز ترمیم نشده است.
اما بزرگترین شوک انور سادات به جهان عرب وقتی بود که در سال ۱۹۷۷ به اسرائیل رفت، در مجلس این کشور سخنرانی کرد و سال بعد از آن با امضای توافق کمپ دیوید، اسرائیل را به رسمیت شناخت. خیلی از ارتشیهای مصر موافق این توافق نبودند و گفته میشود مبارک نیز از این عده بود. اما او بر خلاف الشاذلی مخالفتش را جدی و علنی ابراز نکرد. همین بود که الشاذلی کنار رفت و مدتی سفیر مصر در بریتانیا و پرتغال بود و نهایتا در الجزایر پناهنده شد. مبارک اما در سمت خود باقی ماند. در این میان مصر اولین کشوری شد که از اتحادیه عرب اخراج میشد.
سادات بهای صلحطلبیاش را در سال ۱۹۸۱ پرداخت؛ او به ضرب گلوله جوانی اسلامگرا به نام خالد اسلامبولی از پای در آمد. مبارک به تخت قدرت رسید و چهارمین رئیسجمهور مصر شد.
الشاذلی در سالهای پسین امکان بازگشت به کشور را یافت و اما تنها پس از سقوط مبارک در سال ۲۰۱۱ بود که نام او بزرگ داشته شد. طرفه آنجا که او کمتر از یک ماه بعد، در ۱۰ فوریه ۲۰۱۱، درگذشت و ندید که رئیسجمهوری نزدیک به اخوان المسلمین، یعنی محمد مرسی، به قدرت میرسد و مدال افتخار نیل را به آن سردار درگذشته اعطا میکند.
مبارک در سال ۱۹۸۱ که به قدرت رسید به سرعت موفق شد روابط مصر با جهان عرب را بهبود بخشد و کشوری که ستاد مرکزی اتحادیه عرب بود به آن سازمان بازگرداند. کلید این کار در سال ۱۹۸۲ زده شد که مبارک عازم عربستان شد و با آشنای قدیمیاش، فهد، مذاکره کرد که اکنون دیگر «ملک فهد» بود و پادشاه عربستان شده بود.
او در سالهای قدرت خود به دیکتاتوری و سرکوب شدید مخالفین، چه چپگرایان و چه اسلامگرایان، معروف بود. در نهایت موج انقلابی در جهان عرب که از اواخر ۲۰۱۰ از الجزایر و تونس آغاز شد در ژانویه ۲۰۱۱ به میدان تحریر قاهره رسید و مبارک را نیز مجبور به کنارهگیری کرد.
در طول انقلاب ۲۰۱۱ برخورد شدید نیروهای امنیتی با معترضین منجر به مرگ حداقل ۲۳۹ نفر از معترضین شد. اما نزدیک به ۳۰ سال حکومت مبارک نهایتا با پیغامی ۳۰ ثانیهای از سوی معاون وقت ریاستجمهوری، عمر سلیمان، که در میدان تحریر پخش شد به پایان رسید. آقای دیکتاتور با ۱۸ روز اعتراضات مردمی پایین کشیده شد.
حسنی مبارک بدین سان اولین رئیسجمور تاریخ مصر شد که کنار رفت و در قدرت درنگذشت.
او اما آنقدر زنده ماند تا ببیند دادگاهی شدن و زندان رفتنش خیلی طول نمیکشد. در سال ۲۰۱۲ به او حکم حبس ابد دادند و به زندان طوره فرستادندش که به «سجن العقرب» یا زندان عقرب معروف است. در سال ۲۰۱۵ او به همراه پسرانش، جمال و علا، به دلیل فساد اقتصادی و سوءاستفاده از بیتالمال نیز محاکمه شد اما جریان سیاست در مصر قرار بود به سوی دیگری بیاورد. پس از کودتایی که رئیسجمهور منتخب مردم، محمد مرسی، را پایین کشید، عبدالفتاح السیسی به قدرت رسید و حکومت نظامیها بازگشت. پسران مبارک همین چند هفته پیش تبرئه شدند. معلوم نیست تکلیف داراییهایی که در حسابهای بانکی خود در سوئیس جمعآوری کرده بوند چه شود.
آقای مبارک در سال ۲۰۱۷ به حکم دستگاه قضایی مصر تبرئه شد. این مرسی بود که تابستان سال گذشته در زندان درگذشت نه مبارک که امروز در بیمارستان و در کنار خانوادهاش از دنیا رفت.
امروز و چند روز آینده که رسانهها به میراث مبارک میپردازند شاید به یاد داشتن حرفهای سه سال پیش ماهینور المصری خالی از لطف نباشد. این وکیل و فعال حقوق بشر، که چند ماه پیش دوباره به زندان افتاد، در سال ۲۰۱۷ هنگام آزادی مبارک از زندان گفته بود: «از چشم کسانی که به انقلاب باور داشتند، مبارک همیشه قاتلی مجرم خواهد بود و پدرخوانده فساد. شاید این دور هم شکست خورده باشیم اما به مبارزه خود برای تغییر این نظام غیرانسانی که مجرمین را آزاد میکند و بیگناهان را زندانی میکند ادامه خواهیم داد.»