نصرانی‌های ایران‌زمین؛ برگ‌‌هایی از داستان مسیحیان ایران

انتشار در ایندیپندنت فارسی

حدود دو هزار سال پیش، در اورشلیم، در هر معبر و کوچه این شهر مقدس ولایتِ «یهودیه» امپراتوری روم جشن و سرود برقرار است؛ موسمِ «عید هفته‌ها»ی یهودیان یا همان شاووعوت است. مثل بیشتر جشن‌های مذهبی، این عید هم دو مناسب دارد:‌ یکی به بار نشستن خرمن و دیگری سالگرد وقتی که حضرت موسی از طرف پرودرگار کتاب مقدس تورات را به قوم بنی اسرائیل که در کوه سینا گرد آمده بودند اعطا کرد. گروهی از مردم اما حال و روز دیگری دارند. آنان پیروان پیامبر نوینی هستند که دقیقا ۵۳ روز پیش به صلیب کشیده شده و دقیقا پنجاه روز قبل رستاخیزی معجزه‌وار از سر گذرانده.

حالا در این روز شاووعوت، پرودگار از طریق روح‌القدس بر گروهی از این حواریون – که در اورشلیم گرد آمده‌اند، نزول می‌کند تا تاریخ دیانتی جدید آغاز شود. زین پس این روز موسم عیدی جدید می‌شود: عید پنجاهه مسیحیت یا، به زبان یونانی، پنطیکاست.

از میان مردمان گردآمده در اورشلیم در آن روز تاریخی، افرادی از سراسر سرزمین‌های منطقه حاضر بودند. کتاب مقدس این مردمان را بر می‌شمرد: «پارتیان و مادیان و عیلامیان و ساکنان جزیره و یهودیه و کپدکیا و پنطس و آسیا.»

اول آمدن «پارتیان» در این فهرست بیهوده نیست، چرا که در جهانِ امپراتوری‌های آن روز سایه امپراتوری بزرگ ایرانیان، یعنی امپراتوری پارتیان (اشکانیان) بر اورشلیم نیز افتاده بود. این فهرست در ضمن نشان می‌دهد که ایرانیان از روز اول در میان پیروان مسیحیت بوده‌اند.

امروز در بیشتر نقاط دنیا عید کریسمس است و نزد بسیاری از ایرانیانِ کاتولیک، کلدانی و آشوری نیز. مسیحیان ارتدوکس – که بیشتر ارمنی‌های ایران را شامل می‌شوند اما این عید را حدود دو هفته دیگر جشن می‌گیرند. در طول این دو هفته حال و هوای کریسمس نزد بین ۵۰۰ هزار تا یک میلیون مسیحی ساکن ایران نیز احساس می‌شود. در شهرهایی مثل تهران و اصفهان و تبریز هزاران درخت کریسمس بالا می‌رود. در خیابان‌های میرزای شیرازی، سنایی و نجات‌اللهی و دیگر محله‌های میسحی‌نشین، خانه‌ها پر از جشن می‌شود. در خیابان نجات‌اللهی، پیراشکی‌های داغ کافه قنادی لرد این روزها طعم دیگری پیدا می‌کند. باشگاه آرارات تهران مهمانی‌های گران‌قیمت کریسمس برگزار می‌کند: کوکو پلوی ارمنی و خوش و بش دوست و آشنا و سپس دعای کشیشان و روشن کردن شمع و ناقوس کلیسا سر ساعت دوازده شب. در محله جلفای اصفهان که قدمت ارمنی‌نشینی‌اش به پانصد سال قبل، یعنی زمان صفویه برمی‌گردد کلیسای باشکوه وانک مرکز دعا می‌شود. و در قریه‌های کوچک شمال غربی ایران – که شاید بیشتر ایرانیان نام‌شان را هم نشنیده باشند، کلیساهای کوچکی که قدمت خود را چند صد ساله و گاه بیش از هزار سال می‌دانند، یاد عیسی مسیح را زنده نگاه می‌دارند. سخت‌ترین روز کریسمس را اما شاید آن ایرانیان مسیحی مسلمان‌زاده دارند که باید در خفا جشن بگیرند و با انواع و اقسام سرکوب و تبعیض روبرو هستند.

تعریف داستان مسیحیان ایران در بضاعت یک مقاله نمی‌گنجد. این‌جا اما به مناسبت این روز به چند برگ از تاریخ مسیحیان این مرز و بوم اشاره می‌کنیم که شاید کم‌تر راجع‌ به آن‌ها بدانید.

مسیحیت و دنیای ایرانی

مسیحیت دیانتی بود که از دل قوم یهود و دیانتش سربرآورد. عیسی بن مریم، خود یهودی اهل سرزمین فلسطینِ تحت سلطه امپراتوری روم بود. همسایه شرقی رومی‌ها اما سال‌ها بود که ایرانیان بودند. بیش از دویست سالی می‌شد که امپراتوری اشکانی با قیام علیه سلوکیان (امپراتوری یونانی‌مآب بازمانده از اسکندر مقدونی) تشکیل شده بود. اشکانیان به یونانی‌دوستی معروف بودند. تاریخ‌دانان محیط مذهبی این امپراتوری را مملو از چند خدایی توصیف می‌کنند که در آن خدایان ایرانی،‌ بین‌النهرینی و یونانی در کنار هم پرستیده می‌شدند و با هم یکی انگار می‌شدند: زئوس مثل اهورا مزدا، آپولو مثل میترا.

ایران، امپراتوری هخامنشی و کورش کبیر، نقش پررنگی در کتاب مقدس یهودیان که به عنوان «عهد عتیق» بخشی از کتاب مقدس مسیحیان نیز شد، داشتند. در روایات مسیحیان نیز از همان آغاز نقش ایرانیان به چشم می‌خورد. از جمله تزئینات کریسمسی که همه‌جا می‌بینیم شمایل «سه مرد شرقی» است که پس از تولد عیسی به دیدنش می‌آیند و برایش طلا و صمغ کندر و مُر مَکی می‌آورند. «شرقِ» مورد نظر آن سال‌ها به احتمال بسیار ایران بوده است.

در سده اول مسیحیت روایاتی درباره سفر حواریون عیسی به ایران وجود دارد. مثلا توما، که پس از سفرهای شرقی خود در جنوب هندوستان درگذشت، تقریبا به طور قطع از ایران گذشته است. مسیحیان ایران در داستان‌های خود از سخنرانی او برای پیروانش در ساحل دریاچه ارومیه می‌گویند. روستای آشوری مار نوخا در آن نزدیکی، امروز کلیسایی دارد که پیشینه خود را به توما می‌رساند. نشانه‌هایی تاریخی از گرویدن به مسیحیت در میان ایرانیان نیز به چشم می‌خورد. مثلا در آثار باردسان، نویسنده سورانی اواخر قرن دوم و اوایل قرن سوم، که در سنت اسلامی به «ابن دیصان» معروف بوده و احتمال دارد خودش نیز ایرانی بوده است. او در «کتاب قوانین کشورها» از «گیلانیان»‌ به عنوان مردمی در نزدیکی ساحل دریای خزر نام می‌برد که به مسیحیت گرویده‌اند.

ایران و اولین انشعاب جدی مسیحیت: ژئوپلیتیک باستانی

اقبال مسیحیت زمانی دگرگون شد که در قرن سوم،‌ کنستانتین، امپراتوری روم به آن مذهب گروید. مسیحیت حالا می‌رفت تا دین رسمی امپراتوری روم شود. تا این زمان پارتیان در ایران جای خود را به امپراتوری ساسانی داده بودند – که در بعضی برهه‌ها آیین زرتشتی را به عنوان دیانت رسمی کشور برگزید و دست به سرکوب غیرزرتشتی‌ها از جمله مسیحیان زد. قرن چهارم در ایران شاهد طولانی‌ترین حکمرانی یک پادشاه، یعنی شاپور دوم یا شاپور بزرگ، بود (از سال ۳۰۷ تا ۳۷۹) که در آثار مسیحی از او به عنوان سرکوب‌کننده مسیحی‌ها یاد می‌شود. مسیحیان در این دوره حتی شهدایی نیز داشتند که توسط ساسانیان کشته شدند.

اتفاق کلیدی اما پس از مرگ شاپور دوم افتاد. عمر مسیحیت حالا داشت به چند قرن می‌رسید و مثل هر دین دیگری با اختلافات و انشعابات مختلف مواجه می‌شد. در این‌جا بود که دربار ساسانی با زیرکی کوشید به جای سیاست سرکوب مسیحیت، سیاست حمایت از یکی از شاخه‌های آن‌ را به عهده بگیرد. سنت مسیحیان برای حل اختلاف، فراخواندن شوراهایی بود که در آن نمایندگان جوامع مسیحی سراسر عالم گرد بیایند و اختلافات را حل کنند. در عصر شاپوری مهم‌ترین این شوراها شورای نیقیه بود که در سال ۳۲۵ در این شهر (که امروز نزدیک ایزنیک در غرب ترکیه است) برگزار شد و مسیحیان ایرانی نیز در آن حاضر بودند. امروز تقریبا تمام مسیحیان عالم با تصمیمات این شورا موافقند؛ از جمله این‌که عیسی مسیح هم ماهیت الهی دارد و هم ماهیت انسانی، و این دو برابرند. از مسیحیان ایرانی عصر که احتمال شرکتش در این شورا می‌رود، فرهاد (یا به سورانی، آفارهات) است، متولد اواخر قرن سوم و نویسنده کتاب «افسانه ایرانی» به زبان سوری-آرامی. در همین زبان از او به عنوان «حکیما پارسایا» یا «خردمند ایرانی» نام می‌برند.

نیقیه اما آخرین فصل اشتراک تمام مسیحیان بود. از آن پس موسم انشعابات بسیار فرا می‌رسید. امپراتوری ساسانی نقشی کلیدی در شاید اولین انشعاب مهم مسیحیت داشت. در سال ۴۱۰ میلای بود که یزدگرد اول شورایی از مسیحیان را در پایتخت کشور، تیسفون، فرا خواند. دفاع این شورا از نظریات جنجال‌آور نستوریوس، اسقف مسیحی، جنجال‌آفرین شد. سال‌های اول قرن پنجم میلادی سال‌های انشعاب و اختلاف بین مسیحیان بودند. وقتی شورای افسوس در سال ۴۳۱ رسما نظریات نستوری را مردود اعلام کرد، ایران به پایگاه اصلی نستوری‌ها بدل شد. «کلیسای شرق» که به «کلیسای ایران» نیز معروف بود، حالا دکترینی نستوری داشت که آن‌ را از تمام بقیه مسیحیت جهان متمایز می‌ساخت. پایگاه اصلی این کلیسا در قلب سیاسی ایران – یعنی بین‌النهرین (عراق امروزی) بود و زبان آن زبان باستانی مردم شمال بین‌النهرین، یعنی زبان آرامی. پادشاهی ساسانی از این کلیسای منشعب حمایت می‌کرد و یزدگرد اکنون می‌گفت: «شرق و غرب یک قدرتند، تحت امپراتوریِ شاهانه من.» کلیسای شرق نیز از او به عنوان «شاهنشاه پرافتخار، قدرتمند، صلح‌دوست و پیروز» یاد می‌کرد که حکومتش «به لطف خداوند اریکه صلح را بر تمام عالم برقرار ساخته و مهربانی‌اش مایه شعف کلیساست.»

امروز با گذشت بیش از ۱۷۰۰ سال آشوری‌ها همچنان هویت، مذهب و زبان خود را حفظ کرده‌اند. در خیابان خیام جنوبی ارومیه کلیسایی آشوری به نام «کلیسای ننه مریم» قرار گرفته که محلی‌ها آن‌ را یکی از قدیمی‌ترین کلیساهای جهان می‌نامند. آشوری‌ها در ایران، عراق و سراسر جهان زندگی می‌کنند. دو شهر ارومیه و سلماس، در استان آذربایجان غربی، از جایگاه خاصی در تاریخ این شاخه از مسیحیت برخوردارند و در روستاهای اطراف آن‌ها صدها کلیسای فعال یا مخروبه پیدا می‌شود. در کتابخانه مرکزی تبریز، انجیلی به زبان سریانی با جلد چرمی و از پوست ماهی پیدا می‌شود که قدمتش به ۱۵۰۰ سال می‌رسد.

امروز یک سوم جمعیت کل دنیا یعنی حدود دو میلیارد و چهارصد میلیون نفر مسیحی هستند. از این تعداد اکثریت قریب به اتفاق آن‌ها متعلق به یکی از چهار شاخه اصلی مسیحیت هستند: مذهب کاتولیک و سه شاخه دیگری که در طول سا‌ل‌ها راه خود را از بقیه مسیحیت جدا کردند: ۱) ارتدوکس‌های شرقی که آرای شورای خلقیدونیه در سال ۴۵۱ را نپذیرفتند ۲) ارتدوکس‌ها که در سال ۱۰۵۴ از کلیسای کاتولیک جدا شدند ۳) پروتستان‌ها که از قرن پانزدهم به این طرف مذهب خود را از بقیه مسیحیان جدا کردند (در این دسته‌بندی ما آنگلیکن‌ها را نیز پروتستان حساب می‌کنیم و همچنین گرایش‌های مسیحی دو سده اخیر همچون مورمونیسم یا شاهدان یهووه.) تنها انشعاب مسیحیت که به هیچ یک از این چهار شاخه‌ها نپیوسته، همان کلیسای آشوری‌ها است که بنیانگذاری‌اش تنها در ارتباط با ژئوپلیتیک دنیای باستان و رقابت امپراتوری ساسانی و روم قابل فهم است.

آشوری‌ها در این سال‌ها مصیبت‌های بزرگی از سر گذرانده‌اند. از جمله نسل‌کشی به دست امپراتوری عثمانی و شرکا در سال‌های جنگ جهانی اول و پس از آن که دامن آشوری‌های ایران را نیز گرفت. آن‌ها اما به حضور قوی فرهنگی خود ادامه داده‌اند و همیشه از آخرین فن‌آوری‌ها، از صنعت چاپ تا اینترنت، برای تقویت این حضور استفاده کرده‌اند. آشوری‌ها امروز جامعه پویا و زنده‌ فراملیتی‌ای دارند که در آن ارتباطات بسیاری بین تهران، اربیل، سیدنی، برلین و لس‌آنجلس برقرار است. در خیلی از این شهرها، از جمله تهران، نشریاتی به زبان سریانی توسط آشوری‌ها منتشر می‌شود. آشوری‌ها و کلدانی‌ها یک نماینده مشترک در مجلس ایران دارند که گاه نقشی تاریخ‌ساز داشته؛ از جمله سرگون بیت اوشانا، نماینده مجلس خبرگان قانون اساسی و اولین مجلس شورای پس از انقلاب ۵۷، که نزدیک به حزب توده بود و از همین رو گفته می‌شود در وارد کردن بعضی سیاست‌های اقتصادی چپ‌گرایانه به اصل ۴۴ قانون اساسی نقش داشت. او به خاطر همین گرایشات توده‌ای دستگیر و از مجلس کنار گذاشته شد. در سال ۱۳۶۷ درگذشت و مزارش امروز در آرامستان کلیسای انجیلی آشوری در اسلامشهرِ استان تهران است.

البته همیشه تلاش‌هایی برای بازگرداندن آشوریان به صف بقیه مذاهب مسیحی بوده. در سال ۱۵۵۲ اختلافی بزرگ در این کلیسا درگرفت که نتیجه‌اش پیوستن گروهی از آشوریان به کلیسای کاتولیک بود. این عده نام «کلدانی» به خود گرفتند و امروز نیز به‌رغم هم‌پیمانی با واتیکان – از نظر قومی و زبانی،‌ آشوری محسوب می‌شوند. بعضی از آشوریان نیز از دیانت نستوری قدیم جدا شده و کلیساهای آشوری پروتستان نوین بنیان گذاشتند.

تعداد مسیحیان امروز ایران، از پانصد هزار تا یک میلیون نفر تخمین زده می‌شود. بیشترین جمعیت در این میان مربوط به ارمنی‌هایی است که پیروان «کلیسای حواری ارمنی» هستند که ارتدوکس شرقی محسوب می‌شود. در این مقاله از ارمنی‌های ایران (که تعدادشان بین ۱۰۰ تا ۳۰۰ هزار تخمین زده می‌شود) کم‌تر نوشتیم چون تاریخ‌شان نزد ایرانیان بیشتر شناخته شده‌. آشوری‌های ایران حدود ۱۰ تا ۲۰ هزار هستند. کلدانی‌ها کمتر از چهار هزار نفر. کلیسای کاتولیک البته غیر از کلدانی‌ها، پیروان بسیار دیگری نیز دارد که تعدادشان تا ۲۰ هزار نفر تخمین زده می‌شود. بقیه مسیحیان ایران به شاخه‌های گوناگون پروتستانیسم تعلق دارند؛ از جمله شاخه‌هایی که به طور زیرزمینی فعالیت می‌کنند و مورد سرکوب شدید قرار دارند. تعریف داستان آن‌ها و کشته‌هایی که در دوران جمهوری اسلامی داده‌اند خود مقال دیگری می‌طلبد. حب عیسی نصرانی دو هزار سال است که در ایران نیز مثل بقیه دنیا در جریان بوده؛ گاه با حمایت دربار و گاه با سرکوب به دست آن.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *