چرنوبیل بر کرانه مدیترانه: ساعت فاجعه در لبنان

انتشار در ایندیپندنت فارسی

«فاجعه به تمام معانی این کلمه.»

این توصیف حمد حسن، وزیر بهداشت لبنان از انفجار بزرگی است که طبق آخرین آمار وزارتخانه او تا زمان نوشتن این خطوط (بامداد چهارشنبه تهران) ۷۳ کشته و قریب چهار هزار زخمی بر جای گذاشته است.

حوالی ساعت شش بعدازظهر به وقت محلی، بیروت، پایتخت لبنان، با سه انفجار پیاپی روبرو شد. از انفجار اولی دود سفیدی بلند شد، از انفجار دومی دودها قرمز رنگ شدند و تصاویر نشان می‌دهد که برخی مواد منفجره درگیر بودند تا این‌که انفجار مهیب سوم از راه رسید و عظمت و شکلش همه‌مان را یاد یک چیز انداخت: انفجار هسته‌ای.

این البته خوشبختانه انفجاری هسته‌ای نبود ،اما ما را یاد واقعه‌ای هسته می‌اندازد: چرنوبیل ۱۹۸۶، زمانی که نیروگاهی هسته‌ای در اوکرائینِ شوروی صحنه بزرگ‌ترین فاجعه هسته‌ای تاریخ شد و عمق بحران ظرفیت آن دولت شکست‌خورده را نشان جهان داد. مردم لبنان در سال گذشته همزمان با مردم عراق جنبشی آغاز کردند که در هر دو کشور دو خواست اصلی و مرتبط به هم داشت.

اول، آن‌ها دولت‌هایی می‌خواستند که ظرفیت حکمرانی و خدمات‌دهی به مردم را داشته باشند. دوم آن‌ها معترض به تضعیف دولت‌ مرکزی خود توسط شبه‌نظامیان متصل به ایران، از حزب‌الله در لبنان تا حشد شعبی در عراق، بودند. حادثه و سانحه در هر جایی صورت می‌گیرد اما وقایع چرنوبیلی اینچنینی بیش از آن‌که اتفاقی باشند نشان بی‌کفایتی عمیق و مجرمانه دولت‌ها هستند. به قول هگل ضرورتی هستند که خود را به شکل حادثه نشان می‌دهند. در ایرانِ خودمان خیلی‌ها (منجمله نگارنده) عبارت «چرنوبیل» را هشت ماه پیش در مورد شلیک به هواپیمای مسافربری اوکراینی به کار بردیم. این‌که دولتی اینقدر توان نداشته باشد هواپیمای مسافربری را از هواپیماهای جنگی تشخیص دهد، نشان از ناکارآمدی مجرمانه و وسیع می‌دهد. حالا در بیروت نیز بی‌کفایتی شدید دولت را می‌بینیم؛ دولتی که بسیار ضعیف است و هرگز توان خلع ید از بزرگ‌ترین رقیب خود یعنی حزب‌الله لبنان را نداشته؛ همان حزب‌اللهی که توسط ایران بنیان گذاشته شده و رهبرانش بدون تعارف از فرمانبرداری خود از جمهوری اسلامی می‌گویند.

از فضای مه‌آلود رسانه‌ای که بگذریم دلیل اصلی فاجعه بیروت مشخص است: انفجار ۲۷۵۰ تن آمونیوم نیترات که در بندر بیروت قرار داشت. میشل عون، رئیس‌جمهور و حسن دیاب، نخست‌وزیر لبنان (که هر دو از متحدین حزب‌الله و تهران محسوب می‌شوند) در صحبت‌های خود در پی این فاجعه به این ماده و میزانش اشاره کردند و گفتند از سال ۲۰۱۴ در همین مکان بوده است. مهمترین مرجع علمی لبنان، «شورای ملی پژوهش‌های علمی»، هم اصل این واقعه را تایید کرده است.

سوال ساده این‌جا است که چرا سر و کله این میزان بالای مواد منفجره (که در ضمن می‌تواند به عنوان کود مورد استفاده قرار بگیرد) در بندر بیروت پیدا می‌شود؟ و اگر مقامات دولتی شش سال است در این مورد می‌دانند، چرا اقدامی برای جابه‌جایی آن نمی‌کنند؟ این سوال را باید دوباره و دوباره مطرح کرد و تا معلوم نشدن تمام جوانب پاسخ آن از پا ننشست.

میزان ۲۷۵۰ تن باورنکردنی است. بزرگ‌ترین فاجعه صنعتی تاریخ آمریکا در سال ۱۹۴۷ در بندر تگزاس سیتی واقع بر خلیج گالوستون صورت گرفت. حادثه تگزاس سیتی از بزرگ‌ترین انفجارهای غیرهسته‌ای تاریخ بشر به‌شمار می‌رود. در طی آن حادثه آتشی در یک کشتی فرانسوی منجر به انفجار آن و سپس کشتی‌های دیگر و تجهیزات صنعت نفت نزدیک به آن شد. در آن حادثه بار کشتی منفجرشده تنها حدود ۲۲۰۰ تن آمونیوم نیترات بود، یعنی ۵۵۰ تن کمتر از مورد بیروت.

دولت لبنان چطور اجازه داده بود، چنین محموله‌ای شش سال در بندر بیروت در نزدیکی زندگی صدها هزار نفر و تجهیزات مختلف قرار بگیرد؟‌

در ضمن باید در مورد جزئیات انفجارات اول و دوم که کار را به محموله آمونیوم نیترات و فاجعه بزرگ رساند پرسید. این انفجارها دقیقا چه بودند و به چه دلیلی صورت گرفتند؟‌

نقش بیروت در سیاست پرتنش منطقه طبعا باعث می‌شود از ابتدا سوال‌هایی سیاسی و امنیتی مطرح شود. بعضی کاربران جهان عرب در رسانه‌های اجتماعی در ساعات اولیه حادثه مدعی شدند، اسرائیل در این حادثه نقش داشته است. بعضی‌ها گفته بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر این کشور، در مورد حمله‌ای مجزا علیه نیروهای حزب‌الله در منطقه پرمناقشه مرز سه کشور اسرائیل، لبنان و سوریه را به غلط مربوط به این حادثه دانستند. اسرائیل اما از ابتدا هرگونه نقش داشتن در انفجار بیروت را رد کرد. حتی مقامات حزب‌الله هم شایعه‌ها در مورد حمله اسرائیلی‌ها را رد کردند.

اما سوال‌هایی در مورد خود حزب‌الله موجود است. این‌که بندر بیروت مورد استفاده حزب‌الله است و از طریق آن خود را تامین می‌کند، مدت‌ها است بر تحلیلگران آشکار است. خیلی‌ها اصلا به این بندر می‌گویند، «بندر حزب‌الله.» نتانیاهو دو سال پیش در مجمع عمومی سازمان ملل از تجهیزات موشکی حزب‌الله در این بندر خبر داده بود که البته اسرائیلی‌ها گفتند در پی آن سخنرانی جابه‌جا شده است. اما این‌که آیا بی‌مبالاتی حزب‌الله در ذخیره مواد منفجره خود نقشی در این رویداد داشته یا نه مورد سوال است. تنها تحقیقات کامل نتیجه را معلوم می‌کند. عون و دیاب وعده دادند که مسئولین این فاجعه بزرگ را به سزای اعمال خود برسانند. مردم لبنان با فشار برا آن‌ها خواهان مسئولیت‌پذیری خواهند شد. بعید نیست این حتی آغاز پایان دولت دیاب باشد.

پیش به سوی کمک به لبنان!

انفجار شب گذشته فاجعه بزرگی بود. اما لبنان چند ماهی است در فاجعه مداوم به سر می‌برد. جنبشی که از سال قبل به راه افتاد و تنها با کرونا متوقف شد بر سر بحران اقتصادی در این کشور بود. اما این بحران در چند هفته گذشته شدت گرفته است. شاهد سقوط پول این کشور بوده‌ایم. قطع مکرر برق‌ که هر کدام‌ از ما که به بیروت رفته باشیم به آن عادت داریم؛ این اواخر دیگر تقریبا دائمی شده‌ است. در بسیاری روزها اگر خانه‌ای امیدش به دستگاه مرکزی برق باشد، روزی بیشتر از دو سه ساعت برق ندارد.

انفجار بیروت جدا از تلفات جانی خود باعث ویرانی چند هزار خانه شد. شدت انفجار طوری بود که بعضی‌ها ادعا می‌کنند در جزیره قبرس که قریب ۳۰۰ کیلومتر دورتر است هم صدای آن به گوش رسیده است. در تمام شهر بیروت حداقل خرابی شکستن شیشه‌ها بوده و بیشتر خانه‌ها سوانحی بسیار وسیع‌تر هم داشته‌اند. چندین نفر که ایندیپندنت فارسی با آن‌ها صحبت کرد، از خسارت‌های گسترده وارده شده به خانه‌های خود خبر دادند که برخی عکس‌های آن‌را منتشر کرده‌ایم. نه تنها بسیاری مناطق کارگری بیروت که مناطق طبقه متوسطی همچون اشرفیه و جمیزه نابود شده‌اند که با مغازه‌های کوچک خود از موتور های اقتصادی بیروت در این روزهای سخت بودند. نابودی سیلوهای غلات و سایر تجهیزات در بندر بیروت باعث می‌شود لبنان بدون شک با بحران‌های اقتصادی روبرو شود. این کشور در ضمن با انواع تحریم‌های اقتصادی هم روبرو است و از تحریم بر تنها همسایه‌ خود که با آن در جنگ نیست (یعنی سوریه) نیز ضربه می‌خورد.

در این شرایط جهان می‌بایست اختلافات را کنار بگذارد و به کمک به بیروت بشتابد. حزب‌الله با نفوذی که بر دیاب دارد مدتی است بیروت را به سمت چین و روسیه و دورتر از همیشه از آمریکا و متحدینش در منطقه می‌کشاند. حالا اما تمام جنگ سردهای کوچک و بزرگ و سیاست‌های بلوک‌بندی باید فراموش شوند و همه باید کمک بشردوستانه به لبنان انجام دهند؛ آن هم طوری که به بازسازی واقعی این کشور کمک شود که در شرایط غیاب دولت کارآمد سخت است.

اولین نشانه‌ها امیدوارکننده هستند. مردم عادی در حال جمع‌آوری مقادیر عظیم کمک به دوستان خود هستند. صلیب سرخ لبنان از طریق نرم‌افزار موبایلی خود مقادیر بسیاری کمک دریافت کرده است. مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، وعده کمک داده است. امانوئل ماکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، به عربی توئیت کرد و گفت کشورش آماده کمک است. بوریس جانسون، نخست‌وزیر بریتانیا، هم گفته لندن کمک می‌کند. رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه، در گفتگوی تلفنی با عون وعده کمک داده، همین‌طور که جواد ظریف، وزیر خارجه ایران. قطر گفته بیمارستان صحرایی می‌فرستد. عربستان سعودی هم با انتشار بیانیه‌ای اعلام همبستگی و کمک کرده است. حتی بنی گانتز و گابی اشکنازی، به ترتیب وزرای دفاع و خارجه، اسرائیل هم گفته‌اند از طریق طرفین سوم به لبنان کمک می‌کنند. غم‌انگیز است که بیروت چند صد کیلومتر بیشتر با مرز اسرائیل فاصله ندارد، اما به علت تخاصم بین دو کشور کمک گرفتن از این یکی از مجرب‌ترین کشورها در این زمینه راحت نخواهد بود.

مردم لبنان اکنون نیازمند کمک بشردوستانه هستند. اما این «چرنوبیل بر کرانه مدیترانه» در ضمن یادآور هزینه بالای بی‌کفایتی دولت مرکزی در این کشور است؛ موضوعی که جنبش‌های مردمی لبنان سال‌ها است بر آن تاکید می‌کنند. مبارزه‌های بعدی مردم بی‌شک روز چهارم ماه اوت ۲۰۲۰ را از خاطر نخواهند برد.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *