«پوکوت»: فیلمی لهستانی و سوالی آشنا

انتشار در ایران‌وایر

«پوکوت» (عنوان لهستانی)

کارگردان: آگنیشکا هولاند

محصول لهستان، آلمان، جمهوری چک، اسلواکی — ۲۰۱۷ 

اگر آدم در جامعه‌ای زندگی کند که از اساس در تضاد با تمام ارزش‌هایی باشد که به آن‌ها باور دارد چه راهی برای مقاومت هست؟‌ اقلیت‌های کوچک در مقابل اکثریت حاکم چه باید بکنند؟ می‌توان گفت این سوال محوری فیلم لهستانی «پوکوت» است که اخیرا در جشنواره نیویورک نمایش یافت و مورد استقبال بسیار قرار گرفت. این ساخته اگنیشکا هولاند البته چند ماه قبل در جشنواره برلین اولین نمایش جهانی خود را یافته بود و در آن‌جا خرس نقره‌ایِ آلفرد بائر را دریافت کرد که هر سال به فیلمی داده می‌شود که نگاه نویی در سینما داشته باشد. جای تعجبی نیست که لهستان این فیلم را به عنوان نماینده خود به اسکار فرستاده و جزو فیلم‌هایی است که شانس نامزد شدن برای جایزه بهترین فیلم خارجی‌زبان را هم دارد.

«پوکوت» اصطلاحی بین شکارچی‌های لهستانی است و منظور از آن تعداد حیوان‌های وحشی است که هر شکارچی کشته. قهرمان فیلم، یانینا، پیرزنی است که در دره کووُدزکو در جنوب غرب لهستان زندگی می‌کند. او زبان انگلیسی درس می‌دهد و عاشق حیوان‌ها است و از هیچ چیز بیش از کسانی که به حیوان‌ها آسیب می‌رسانند متنفر نیست. او البته از شکارچی‌ها هم دل خوشی ندارد اما بخصوص علیه کسانی فعال است که قوانین موجود شکار را هم زیر پا می‌گذارند. شکار حیوانات بخشی از فرهنگ محافظه‌کارانه منطقه است؛‌ فرهنگی که اجزای دیگرش قدرقدرتی کلیسای کاتولیک و مردسالاری هستند. یانینای پر سر و صدا مدام در حال شوریدن علیه تمام این اوضاع است و در این راه چند متحد هم پیدا می‌کند:‌ زنی که از آزار و اذیت رئیس حریص و چشم‌چرانش در عذاب است؛ پسر جوانی که مهندس کامپیوتر است و درگیر با روحیه محافظه‌کارانه شهر.

خانم هولاند یکی از سیاسی‌ترین فیلم‌سازان یکی از سیاسی‌ترین سینماهای دنیا است. مادر کاتولیکش از مبارزین ضدفاشیسم بود و خودش بزرگ‌شده حکومت‌های استالینیستی لهستان و جمهوری چک (که در آن‌جا درس سینما می‌خواند.) پس از آن‌که دو تا از فیلم‌هایش ممنوع شدند، در سال ۱۹۸۱ از لهستان رفت و دهه آخر رژیم  را در تبعید در فرانسه گذراند. سیاست همیشه در مرکز توجه او بوده است. اما اگر فیلم‌هایش معمولا به توتالیتریسم می‌تازند «پوکوت» را می‌توان به نوعی واکنش به پیروزی اخیر حزب دست راستی «قانون و عدالت» دانست. این حزب با ترکیبی از پوپولیسم اقتصادی و ضدیت با لیبرالیسم، اتحادیه اروپا و مهاجرین اخیرا به قدرت رسیده و بخشی از بلند شدن ابر راست‌گرایی بر سر قاره سبز است. لهستانی که فکر می‌کرد دارد به سوی لیبرالیسم پیش می‌رود حالا باید با این واقعیت جدید سر کند.

در این‌جا خیلی وارد داستان فیلم و پایان تکان‌دهنده آن نمی‌شنویم اما یکی از نکات بحث برانگیز «پوکوت» که در هیچ یک از نقدهایی که نویسنده‌ «ایران‌وایر» خواند به آن اشاره‌ای نشده مساله «خارجی/داخلی» در فیلم است. اگر ناسیونالیست‌های راست‌گرا لیبرال‌ها را متهم می‌کنند که افکارشان، حتی خواست حفاظت از محیط زیست، خارجی است و مغایر با فرهنگ سنتی، نگاه خانم هولاند در این فیلم ظاهرا این اتهام را با افتخار می‌پذیرد. قهرمان‌های فیلم نه با نهادهای سرکوبگر که با کل جامعه و ارزش‌های حاکم بر آن طرفند. آن‌ها خود نیز هر یک به نوعی «خارجی» هستند. یانینا انگلیسی درس می‌دهد و در کلاسش اجازه صحبت به لهستانی را نمی‌دهد. روستای فیلم در مرز لهستان و جمهوری چک است که کشوری غربی‌تر به حساب می‌آید و این مساله مرزی در فیلم مورد اشارات ظریفی قرار می‌گیرد. پسر جوان فیلم از اروپای غربی آمده و به نوعی دختر جوان لهستانی را از دست مردان محلی نجات می‌دهد. البته خانم هولاند نیز خود به جهان‌شهری و بین‌المللی بودن معروف است. نه تنها به آلمانی و انگلیسی فیلم ساخته که این اواخر پایش به سریال‌های آمریکایی هم باز شده و چند قسمت از سریال‌های معروف «وایر» (شنود) و «خانه پوشالی» (House of Cards) را کارگردانی کرده. همسری اسلواک دارد و بخشی از سال را در ورشو است و بخشی دیگر را در لس آنجلس یا بریتانیِ فرانسه.

بازی درخشان و گیرای آگنیشکا ماندات، که در لهستان به کارهای تئاتری‌اش معروف است، از یانینا شخصیتی به یادماندنی می‌سازد. اما آیا این‌که این شخصیت به نوعی «خارجی» است تایید اتهامات مخالفین ناسیونالیست نیست؟ این سوالی است که خیلی ایرانی‌ها هنگام تماشای فیلم می‌توانند از خود بپرسند. خانم هولاند خود در ماهیت فیلمش شکی ندارد. او در کنفرانس‌های خبری فیلم گفت: «این فیلم بیش از این‌که تریلر باشد، قصه‌ای فمینیستی، زیست‌‌محیطی و آنارشیستی است» و افزود که «زنان و طبیعت» در «پوکوت» علیه دنیای مردها و شکارچی‌ها می‌جنگند.

«پوکوت» به عنوان نماینده لهستان یکی از ۹۱ رقیب «نفس» ساخته نرگس آبیار برای نامزدی اسکار است. خانم هولاند البته سابقه رقابت با ایرانی‌ها را دارد. در سال ۲۰۱۱ بود که «در تاریکیِ» که او در دوران اشغال لهستان به دست آلمان می‌گذشت یکی از پنج فیلم نامزد اسکار بهترین فیلم خارجی شد که در نهایت توسط «جدایی نادر از سیمینِ» اصغر فرهادی شکست خورد تا ایران پیش از لهستان صاحب اسکار شود (در سال ۲۰۱۵‌ که فیلم‌ «آیدا» اولین اسکار لهستانی‌ها را به دست‌شان رساند.) انتظارها از این فیلم زیاد است و منتقدین نیویورکی به «ایران‌وایر» گفتند که شانس خوبی برای حضور این فیلم در اسکار قائلند.

اما با اسکار یا بی‌اسکار، «پوکوت» داستانی ماندنی است که از چالش‌های در اقلیت ماندن می‌گوید.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *