انتشار در ایندیپندنت فارسی
بیش از سه ماه بعد از اعتراضات گسترده مردم عراق و دو ماه پس از استعفای عادل عبدالمهدی، عراق بالاخره نخستوزیر جدیدی پیدا کرد. مجلس عراق در این مدت البته موفق به توافق بر سر فردی جدید نشده بود، اما برهم صالح، رئیس جمهوری، به تهدیدش عمل کرد و دیروز (شنبه) خود نخستوزیری جدید معرفی کرد. طبق قانون اساسی عراق، محمد توفیق علاوی حالا یک ماه وقت دارد تا کابینه تشکیل دهد و آن را به تایید مجلس برساند. اگر موفق نشود، آنوقت رئیس جمهوری دوباره پانزده روز برای معرفی نخستوزیر جدید وقت خواهد داشت.
اعتراضات عراق هم مثل لبنان، به سرعت توانست نخستوزیر را به استعفا بکشاند. اما خواستههای گستردهتر آنها به این راحتی عملی نمیشود: تغییر کاست حاکم سیاسی و نظام رسمی فرقهای-مذهبی، و بهبود اقتصاد و وضعیت خدمات دولتی. نظامهای سیاسی لبنان و عراق هنوز دستنخوردهاند و همین است که همانطور که مردم معترض در خیابانهای لبنان، حسان دیاب را نپذیرفتند، مردم عراق نیز واکنش مشابهی به محمد علاوی داشتهاند. تظاهراتکنندگان، دیروز در میدان تحریر بغداد شعار دادند: «محمد علاوی را نمیپذیریم.»
مطابق توافق فرقهای-مذهبی حاکم در عراق، علاوی هم مثل تمام نخستوزیرهای عراقِ پساصدام، شیعه است. اما او برخلاف بیشتر پیشینیان خود، از اردوگاه سیاسی ایاد علاوی میآید؛ سیاستمدار ۷۵ سالهای که از ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۵ به مدت کمتر از یک سال، اولین نخستوزیر موقت عراق دموکراتیک بود. علاوی جزو شیعیان سکولار محسوب میشود، اما همچنان روابط گستردهای با تهران و احزاب شیعه در عراق دارد. نخستوزیر جدید عراق، پسرعموی او است.
یکی از اقوام خانواده علاوی، در گفتوگو با ایندیپندنت فارسی گفت: «محمد توفیق تکنوکرات است و بیش از آن که به فکر دعواهای مذهبی و منطقهای باشد، به فکر بهبود وضعیت جوانان عراق است. در خانواده ما همه این را میدانند. در ضمن، او مستقل از ایاد است و از او فرمان نمیگیرد.»
نخستوزیر جدید بلافاصله از جنبش اعتراضی حمایت کرد و گفت: «اگر به خاطر فداکاری و شجاعت شما نبود، تغییری در این کشور نمیدیدیم. من به شما باور دارم و همین است که ازتان میخواهم به اعتراضاتتان ادامه دهید.»
علاوی افزود: «به شما وعده میدهم که خون تظاهراتکنندگان و نیروهای امنیتیمان بیهوده نخواهد بود. مهاجمان و مجرمان را مجبور به پاسخگویی میکنیم و به دست عدالت میسپاریم.»
بعضی از مدافعان او به نکتههای مثبتی در کابینهاش اشاره میکنند؛ مثل استعفا از سمت وزارت ارتباطات در کابینه نوری المالکی به خاطر فساد و فرقهگرایی. اما مخالفان میگویند که او به دلایل شخصی استعفا کرده بوده است.
احتمال این که علاوی بتواند رضایت احزاب حاضر در مجلس عراق را جلب کند، بالا است. مقتدی صدر که در انتخابات قبلی در ائتلاف با حزب کمونیست عراق بیشترین آرا را کسب کرد، از علاوی حمایت کرده است. او گفت: «این قدم خوبی برای آینده است. امیدوارم مردم شکیبایی کنند و به اعتراضات صلحآمیز خود ادامه دهند.»
حزب کمونیست عراق، حامی پر و پا قرص اعتراضات بوده است و بعید است واکنش مثبتی نسبت به انتصاب علاوی داشته باشد.
در مقابل اما، صدر نیروهای طرفدار خود، موسوم به «کلاه آبیها» را از خیابانها عقب کشیده است و عملا به سرکوب معترضان چراغ سبز نشان داده است. او در توییتر نوشت: «از نیروهای امنیتی میخواهم هر کس را که خیابان را بسته، متوقف کنند. وزارت آموزش پرورش باید کسانی را که ساعات معمولی کاری، (جایی) را سد میکنند، مجازات کند، حالا چه دانشجو باشند، چه معلم و چه هر کس دیگری.»
در بین کشورهای خارجی، مهمترین کشورهایی که در عراق قدرت دارند، ایران و آمریکا، از نخستوزیر حمایت کردهاند.
عباس موسوی، سخنگوی وزارت خارجه ایران، گفت: «ایران در ادامه پشتیبانی از استقلال، حاکمیت ملی، تمامیت ارضی و تقویت بنیانهای دموکراسی در عراق، از انتخاب محمد توفیق علاوی به عنوان نخستوزیر جدید این کشور استقبال میکند.»
سفارت آمریکا در بغداد نیز دیروز با انتشار بیانیهای، ابراز امیدواری کرد که آمدن علاوی منجر به «دولتی مستقل و صادق شود که متعهد به رسیدگی به نیازهای مردم عراق است.» سازمان ملل نیز بیانیهای مشابه صادر کرد.
پیشینه علاوی
خانواده علاوی از خانوادههای ثروتمند تجار شیعه بودند که در تحولات انقلابی عراق در اواسط قرن گذشته، بیشتر قدرتشان را از دست دادند. ایاد علاوی یک بار ادعا کرده بود که مجموعا بیش از ۲۵۰ هزار دلار داراییهای این خانواده توسط دولت مصادره شده است.
محمد علاوی متولد ۱۹۵۴ در بغداد است. چهار سالش بود که انقلاب ژوئیه به رهبری عبدالکریم قاسم، نظام سلطنتی عراق را سرنگون کرد و از آن پس، او در عراقی انقلابیای بزرگ میشد که در آن، تقریبا همیشه با خشونت، قدرت بین گرایشهای مختلف دست به دست میشد؛ از قاسم و متحدانش در حزب کمونیست و جنبش کردستان تا طرفداران عراقی جمال عبدالناصر، رئيس جمهوری مصر، و از جنبش اتحاد جهان عرب تا حزب بعث، که نهایتا به رهبری صدام حسین، قدرت را قبضه کرد.
علاوی، تمام کودکی و نوجوانیاش را در این بغداد پرحادثه گذراند و تحصیل در رشته مهندسی معماری را در دانشگاه آن شهر آغاز کرد. اما در عراقِ حزب بعث، دوام نیاورد و در سال ۱۹۷۷ آن کشور را به مقصد لبنان ترک کرد. در آنجا، در بهترین دانشگاه منطقه، دانشگاه آمریکایی بیروت، لیسانس معماری گرفت. از آن پس، او سرنوشتی مشابه بسیاری نخبگان شیعه داشته است: زندگی در تبعید در جهان عرب و در بریتانیا، مقصد محبوب شیعیان عراقی.
او هم مثل پسرعمویش و مثل حیدر العبادی، سالها در کشوری زندگی کرد که زمانی بر عراق سلطه استعماری داشت: بریتانیا. در بریتانیا شرکت نرمافزار و کارخانه مواد غذایی تاسیس کرد و در عین حال، کار معاملات املاک نیز، هم در بریتانیا و هم در کشورهای منطقه، مثل لبنان و مراکش، انجام میداد. اما همیشه جنبه سیاسی در روحیه و رفتار خود را حفظ کرده بود و در پی اشغال کویت به دست صدام و حمله غرب به او، علاوی نیز بخشی از اپوزیسیون عراقی بود که آماده بازگشت به کشور میشدند؛ آرزویی که در پی حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، ممکن شد.
علاوی در عراق پساصدام، یک سال نماینده مجلس بود (از ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۶)، یک سال وزیر ارتباطات (از ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۷) و بار دیگر وزیر ارتباطات (از ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲)، اما نهایتا با مالکی کنار نیامد و کنار رفت.
حال باید دید، آیا بازگشت او به صحنه سیاست عراق در این مقطع نیز موقتی خواهد بود، یا میتواند نقشی ماندگار از خود به جای بگذارد.