«پدرام روشن»، دانشمند جوان فیزیک کوانتوم و محقق «شرکت گوگل» که نتیجه تحقیقات تیمش به صفحه یک مجله معتبر «ساینس» راه یافته، نزدیک به ۲۰ سال است که در ایران زندگی نمیکند.
خودش میگوید خاطراتش از ایران هر روز بیشتر محو میشوند اما هنوز وقتی به فیزیک فکر میکند، بهترین تعریفی که از این علم به خاطر میآورد، از ایران آمده است.
او در این سالها نزد برخی از اساتید بهترین دانشگاههای امریکا و جهان درس خوانده و از «دانشگاه پرینستون» دکترا گرفته است. اما هنوز بهترین تعریفی که از فیزیک به خاطر دارد، از آقای «دهقان» است؛ دبیر فیزیک «دبیرستان ۲۹ آبان» در ساری، مرکز استان مازندران.
پدرام روشن در گفتوگویی تلفنی از خانهاش در «سانتا باربارا»، در ایالت کالیفرنیا میگوید: «در ایران آن روزها همه میگفتند فیزیک درس سختی است اما هیچ کس توضیح نمیداد که اصلا چی هست. آقای دهقان بهترین تعریف کل زندگیام را ارایه داد. گفت که پیشینیان ما وقتی میخواستند به گوزنی تیر بزنند، آن را مستقیم به سوی او پرتاب نمیکردند بلکه کمی جلوتر میانداختند تا گوزن در حال حرکت خودش به تیر بخورد. این همان مفهوم “سرعت نسبی” است!»
پدرامِ نوجوان چنان محو جهان فیزیک شد که رفت دنبال همان درسی که همه میگفتند سخت است. سالهای دهه ۱۳۷۰ بود و خبری از اینترنت نبود. این بود که عشقش به فیزیک را با پیدا کردن کتابهای قدیمی این طرف و آن طرف پیش میبرد. این عشق به سرانجام رسید.
دیروز صبح (ششم شهریور ۱۳۹۹)، همان پدرام روشنِ بچه مازندران به بزرگترین دستآورد حرفهای خود تا کنون رسید. تیم «هوش مصنوعی کوآنتومِ» شرکت گوگل که پدرام عضوی از آن است، دیروز مقالهای منتشر کرد که تبدیل به مطلب اول و عکس روی جلد مجله ساینس، معتبرترین ژورنال دانشگاهی در این عرصه شد.
این تیم در مقاله خود توضیح میدهد که چه طور دست به اجرای بزرگترین شبیهسازی شیمی تا امروز در کامپیوترهای کوآنتوم زدهاند.
پدرام سال قبل هم خبرساز شده بود. او در پرژوهای برای ساخت کامپیوتر کوانتومی شرکت گوگل شرکت کرده بود. اما در این عرصه رو به رشد، پیشرفتها سریع رخ میدهند و این هم نمونه دیگری است.
او میگوید: «دقت محاسبات کوانتومی این دفعه در بالاترین سطح است.»
دکتر روشن سعی میکند دنیای پیچیده کارش را برای مخاطب عامی مثل من توضیح دهد. تشریح میکند که کامپیوترهای کوآنتوم از اساس با کامپیوترهای کلاسیک (مثل همین کامپیوتری که من با آن این مقاله را مینویسم) متفاوتند.
میگوید: «پردازشگرهای کوآنتوم هنوز در مرحله جنینی هستند. راستش را بخواهید، کاری را که اکنون با آنها میکنیم، با کامپیوترهای کلاسیک هم میشود انجام داد. اما حالا قدمهای بزرگی به سوی فراتر رفتن برداشتهایم.»
محرومیت از تحصیلی در ایران، درخشش در امریکا
پدرام روشن ۴۲ ساله آرزوهای بسیاری برای آينده خود دارد. اما این دانشمند فیزیکدان اگر در ایران مانده بود، به هیچ دانشگاهی راه پیدا نمیکرد، تا چه رسد به رسیدن روی جلد مجله ساینس.
محرومیت او از تحصیل، دلیلی ساده دارد. او بهایی است. بهاییان ایران طبق سیاست اعلامشده جمهوری اسلامی، اجازه ورود به دانشگاه و تحصیلات عالی ندارند.
پدرام بزرگ شده استان مازندران است. پدرش از بهاییهای شناخته شده شمال ایران بود و همین باعث سرکوب خانواده شد. دوران کودکی او در نقل مکانهای متعدد میگذشت. همین است که دورانی هم در «متل قو» درس خوانده است.
داستان پدرام و خانوادهاش و سرکوبی را که از سر گذراند، قبلا «ایرانوایر» منتشر کرده است. پدرام پس از محرومیت از تحصیل در دانشگاههای رسمی، وارد «موسسه آموزش عالی بهایی»(BIHE) شد. این موسسه که در سال ۱۹۸۷ بنیانگذاری شده، در واقع نوعی دانشگاه زیرزمینی برای بهاییهای محروم از تحصیل در ایران به شمار میرود. موسسه آموزش عالی بهایی در طول سالها با دانشگاههای مطرح در سراسر جهان همکاری کرده است و اکنون بسیاری آنرا به رسمیت میشناسند.
پدرام در سال ۲۰۰۱ به امریکا رفت. اول وارد «دانشگاه پیتزبورگ» شد و سپس دانشگاه پرینستون. در اینجا بود که تا مقطع دکترا تحصیل کرد. بعد از دکترا، نوبت کار در آزمایشگاهی در «دانشگاه کالیفرنیا» در سانتا باربارا بود. دکتر روشن جوان در این آزمایشگاه تحت نظر پروفسور «جان مارتینز»، فیزیکدان مطرح امریکایی، شروع به کار کرد.
پروژه پژوهشی آنها حدود هشت سال پیش آغاز شد. بعد از حدود دو سال، در سال ۲۰۱۴، شرکت گوگل کل تیم پژوهشی را به استخدام خود درآورد. گروهی که از شش هفت پژوهشگر شروع شده بود، اکنون به ۷۰ تا ۸۰ نفر رسیده است.
به گفته دکتر روشن، این تیم شامل مهندسهای سختافزار و نرمافزار و فیزیکدانهای تجربی و نظری میشود. بیشتر اعضای تیم در همان سانتا باربارا ساکن هستند اما برخی دیگر در نقاط مختلف همچون لسآنجلس و سیاتل در امریکا و مونیخ در آلمان سکونت دارند.
با وجود محرومیت از تحصیل و کوچ اجباری در ایران، این دانشمند فیزیکدان در باره زادگاهش میگوید: «اسم ایران که میآید، یاد معلمها، دوستانم و خاطرات خوبم میافتم.» البته این دوستان هم اکثرا در سراسر دنیا پراکنده شدهاند؛ از استرالیا تا کانادا.
او اضافه میکند: «البته بیعدالتی نظاممند علیه بهاییها در ایران هیچوقت کمتر نشده است.»
داستان پدرام روشن نمونه بارزی از آن چیزی است که «ایرانوایر» مدتها است در پروژهای، از آن به عنوان «بهای تبعیض» نام میبرد. در این پروژه به این میپردازد که چه طور وقتی جلوی استعدادهایی مثل پدرام گرفته میشود، کل جامعه باید بهای مادی و اخلاقی آن را بپردازد. پدرام نمونه صدها هزار ایرانی بااستعداد است که در سالهای گذشته از کشورمان رفتهاند.
پدرام روشن توضیح میدهد که اگر ایران میخواهد به پیشرفتهای چشمگیر در زمینه فیزیک برسد، هم باید این محرومیتها پایان بیابند و هم به فرهنگ پژوهش در تمام سطوح شکل داده شود.
او البته تاکید میکند که سطح استعداد و کیفیت کار دانشمندان ایرانی به نسبت کشورهای همسایه، چشمگیر و بالا است.
دکتر روشن میگوید این کیفیت بالا، خبر از میزان شور و شوق به علم میدهد.
او از همان شور و شوقی میگوید که باعث شد خودش از نوجوانِ عاشق فیزیک در ساری به روی جلد مجله ساینس امریکا برسد.