آیا این روزنامه‌نگار فمینیست می‌تواند جناح چپ اسرائیل را احیا کند؟

انتشار در ایندیپندنت فارسی

بالاخره نیمه‌شب پنجشنبه فرا رسید و مهلت احزاب اسرائیل برای ارائه فهرست‌‌های انتخاباتی‌ تمام شد. گردوخاک چند روز آخر که فرو نشست، بسیاری از چهره‌های آشنای چند سال گذشته سیاست اسرائیل از صحنه کنار رفتند تا تعداد رقبا کمتر و زمین بازی روشن‌تر شود.

نظام انتخاباتی اسرائیل شاید بیش از هر نظامی در جهان به نفع احزاب کوچک است. هر حزبی که به ۳.۲۵ درصد آرا دست پیدا کند با چهار کرسی وارد مجلس می‌شود و حالا که احزاب اصلی چپ و راست میانه، قدرت سال‌های پیشین را ندارند،‌ تشکیل دولت تنها از طریق شطرنج پیچیده ائتلاف در میان این احزاب ممکن است. البته علت این‌‌که اسرائیل حالا دارد وارد چهارمین انتخابات خود در دو سال گذشته می‌شود، این است که تشکیل دولت در این صحنه «مشتت» نه برای بنیامین نتانیاهو به راحتی ممکن بوده است و نه برای رقبای وی.

سرعت کنار رفتن چهره‌های سیاسی بی‌نظیر است. تا همین یک سال پیش رقیب اصلی نتانیاهو، ائتلاف وسیع «آبی و سفید» به رهبری ژنرال بنی گانتز، فرمانده کل سابق ارتش اسرائیل بود. دو نفر از سایر رهبران اصلی این حزب، دو فرمانده کل سابق دیگر بودند:‌ موشه یعلون و گابی اشکنازی. حالا اسرائیل در حالی وارد انتخابات ماه آینده می‌شود که یعلون و اشکنازی از سیاست کنار رفته‌اند. حزب آقای گانتز هم بهای تصمیم نابخردانه وی برای وارد شدن به دولت ائتلافی با نتانیاهو را می‌پردازد و به احتمال بسیار به همان ۳.۲۵ درصد لازم برای راه یافتن به مجلس هم نمی‌رسد.

چهره‌‌های غیرنظامی چپ میانه هم اقبال بهتری نداشته‌اند. آوی نیسنکورن، که به عنوان وزیر دادگستری دولت ائتلافی اسرائیل (از حزب «آبی و سفید») به علت پایداری‌اش بر استقلال نظام قضا (که از جمله وظایف فوری‌ آن رسیدگی به اتهامات رشوه‌گیری علیه نتانیاهو است) محبوب بود، اعلام کرده است که از گود کنار می‌رود. رون هولدای، شهردار تل‌آویو، که تا همین چند وقت پیش می‌گفتند قرار است چهره اصلی جناح چپ میانه باشد، بر صدر حزب «اسرائیلی‌ها» که تازه درست کرده بود این ‌قدر ناموفق بود که از گود کنار رفت. اوفر شلا، چهره دوم یکی از مطرح‌ترین احزاب میانه‌گرای اسرائیل، حزبِ یش آتید به رهبری یائیر لاپید، پس از آن‌که حزب مجزای خود را درست کرد، از صحنه کنار کشید.

فمینیستی به دنبال احیای چپ

احزاب چپ و چپ میانه در اسرائیل در دو دهه گذشته به محاق رفته‌اند. از یک سو، ارزش‌های جمع‌گرایانه و سوسیالیستی که در بنیان‌گذاری اسرائیل نقش بسیاری داشتند در دوران اواخر قرن بیستم به چالش کشیده شدند و اسرائیل هم مثل بقیه دنیا به دنیای خصوصی‌سازی و سرمایه‌داری بی‌حدوحصر وارد شد. از سوی دیگر، آرمان صلح با فلسطینی‌ها و رسیدن به «راه‌حل دو دولتی» به بن‌بست رسیده است. ابتدا در پی ترور اسحاق رابین، نخست‌وزیری که با دست دادن با یاسر عرفات در صحن کاخ‌سفید تاریخ‌ساز شد و آن‌گاه با شکست مذاکرات کمپ دیوید ۲۰۰۰ و سپس درگرفتن «انتفاضه دوم» که باعث گردش به راست جامعه اسرائیل و به دوردست‌تر رفتن چشم‌انداز صلح شد.

حزب کارگری که در سه دهه اول اسرائیل بی‌وقفه حاکم بر کشور بود، در چند انتخابات قبلی به زحمت پنج درصد آرا را به دست ‌آورد؛ آن هم در ائتلاف با بقیه. از سوی دیگر نتانیاهو موفق شد ارزش‌های جناح راست را جوری در سپهر سیاسی کشور لانسه کند که چپ میانه هم چندین سال است به همان بلایی دچار شده است که در خیلی‌ کشورهای دیگر دیده‌ایم:‌ تلاش برای تقلید از راست به جای اتکا بر هویت مستقل. این‌ که بدیل اصلی چپ میانه، ائتلاف «آبی و سفید»، در بالای فهرست انتخاباتی خود از چهار نفر، سه فرمانده کل سابق ارتش را قرار داد، نشان از همین تلاش برای پیروزی با اتکا بر نظامی‌گری است.

آخرین پرده از نمایش به محاق رفتن حزب کارگر را زمانی دیدیم که امیر پرتز، رهبر سابق، با زیرپا گذاشتن وعده خود وارد دولت ائتلافی با نتانیاهو شد. این در حالی بود که پرتز حتی سبیل معروفش را هم زده و گفته بود این کار برای این است که رای‌دهندگان خوب بتوانند لب‌هایش را بخوانند و ببینند قول نپیوستن او به نتانیاهو جدی است! در نهایت اما او اصولش را کنار گذاشت و به عنوان وزیر بازرگانی و اقتصاد وارد دولت نتانیاهو شد. شریک سیاسی‌اش، ایتزیک شمولی از حزب کارگر، نیز وزیر رفاه شد.

در این میان تنها یک نماینده حزب کارگر بود که از بنیان، به این حرکت «نه» گفت؛ میراو میخائیلی، روزنامه‌نگار و مجری سابق تلویزیون که بیش از همه به خاطر فعالیت‌های فمینیستی‌اش معروف است. خانم میخائیلی، پرتز و شمولی را محکوم کرد و حاضر نشد اصول خود را به خاطر ورود به کابینه کنار بگذارد. وقتی دولت ائتلافی سقوط کرد، میخائیلی عازم دادگاه شد تا حزب کارگر را مجبور به برگزاری انتخابات درونی برای برگزیدن رهبر جدید کند. پرتز و شمولی از صحنه کنار رفتند. حزب کارگر تا همین چند سال پیش بیش از ۲۶۰ هزار عضو داشت. این اعضا اکنون به حدود ۳۷ هزار نفر کاهش یافته‌اند. از همین تعداد هم کمتر از ۱۰ هزار نفر در انتخابات درونی شرکت کردند. میخائیلی اما موفق شد در این میان با کسب هفت هزار و ۴۸۳ رای پیروز شود و رهبری حزب را در اختیار بگیرد.

این‌که چپ میانه به جای نظامیون و چهره‌هایی مثل هولدای، که تعلق روشنی به آرمان‌های چپ ندارند، سیاستمدار فمینیستی را انتخاب کند که مغایر با فرهنگ نظامی‌گری سیاست در اسرائیل است، از سوی برخی‌، «خودکشی سیاسی» تلقی می‌شد. میخائیلی در روز ۲۴ ژانویه (یعنی همین چند هفته پیش) انتخاب شد و هیچ‌کس انتظار نداشت یکی از بازیگران اصلی صحنه سیاست اسرائیل باشد.

نظرسنجی‌ها اما همه را غافلگیر کردند. او بسیار موفقتر از هولدای عمل کرد؛ تا آن‌جا که شهردار بزرگترین شهر کشور گفت که حاضر است به میخائیلی بپیوندد و نفر دوم فهرست او باشد. رهبر جدید حزب اما این پیشنهاد را هم نپذیرفت تا هولدای از صحنه کنار رود و به تل‌آویو بازگردد. نیمه‌شب پنجشنبه که فرا رسید، میخائیلی حزب کارگر را به تنهایی وارد انتخابات کرد. از سال ۲۰۱۳ تاکنون، پنج انتخابات در اسرائیل برگزار شده و حزب کارگر تنها یک‌بار تنها وارد گود شده است.

آخرین نظرسنجی‌ها نشان داد که حزب کارگر این‌بار به تنهایی و تحت رهبری میخائیلی، می‌تواند به هشت کرسی دست پیدا کند؛ یعنی بهترین نتیجه سال‌های اخیر. در مقابل حزب آقای گانتز،‌ کسی که قرار بود این روزها نخست‌وزیری‌ خود را تدارک ببیند، یا به چهار کرسی می‌رسد و یا کلا حذف می‌شود.

موفقیت میخائیلی یادآور این واقعیت است که رای‌دهندگان در طولانی‌مدت، معمولا سیاستمدارانی را ترجیح می‌دهند که بر اصول خودپافشاری می‌کنند. میخائیلی ۵۴ ساله، ۳۰ سال است که در اسرائیل چهره‌ای شناخته شده است؛ از زمانی که در دوران گذراندن نظام‌وظیفه از ستاره‌های رادیو ارتش اسرائیل بود تا زمانی که مجری تلویزیونی مطرحی شد و بعدها که ستون‌نویس روزنامه هاآرتز بود.

در این سال‌ها او همیشه بر اصولش پافشاری کرده است. زمانی که در هاآرتز، ستون‌نویس بود، در مقاله‌ای خواهان عوض کردن سرود ملی اسرائیل شد که صحبت از «روح یهودی» می‌کرد؛ در حالی که حداقل یک پنجم شهروندان این کشور یهودی نیستند. در سال ۲۰۰۷ او در برنامه‌ای تلویزیونی شرکت داشت که در آن یکی از شرکت‌کنندگان گفت زنانی که مورد آزار جنسی موشه کاتساو (رئیس‌جمهور ایرانی‌تبار اسرائیل که متولد یزد است و اسمش در هنگام تولد،‌ موسی قصاب بود) قرار گرفته‌اند، شاید بد لباس پوشیده‌اند. خانم میخائیلی بلافاصله لباسش را از تن در آورد و در حالی که تنها سینه‌بند بر تن داشت رو به دوربین گفت: «این جور لباس پوشیدن به این معنی نیست که من می‌خواهم موشه کاتساو به من تجاوز کند.»

او در سال ۲۰۱۲ در یک سخنرانی «تِد»، از ایده برچیده شدن نهاد زناشویی دفاع کرد. او در زندگی خصوصی‌ خود هم از همین ارزش‌ها پیروی می‌کند. بیش از ۱۰ سال است که شریک زندگی‌ مشهوری دارد (لیور شلاین، مجری تلویزیونی که او را جان استوارت اسرائیل می‌نامند) اما با هم در دو خانه مجزا زندگی می‌کنند.

در سال ۲۰۱۳ که میخائیلی وارد مجلس شد، در همان سخنرانی اول خود نشان داد که از ایجاد جنجال ابایی ندارد. او در این سخنرانی که شاید از بهترین سخنرانی‌های پارلمانی جهان در سال‌های اخیر باشد، از خاطره پدربزرگش گفت؛ رودولف کاستنر، فعال صهیونیستی در مجارستانِ سال‌های جنگ جهانی دوم، که از طریق مذاکره با رهبران آلمان نازی موفق شد یک هزار و ۶۰۰ یهودی مجار را به فلسطینِ وقت بیاورد و جانشان را نجات دهد. کاستنر اما توسط کسانی که هرگونه مذاکره با نازی‌ها را اشتباه می‌دانستند در سال ۱۹۵۷ در تل‌آویو ترور شد. خانم میخائیلی سال‌ها است می‌کوشد خیابانی به نام پدربزرگش نام‌گذاری شود. او در سخنرانی‌ خود نه تنها از کاستنر و لزوم مذاکره با دشمن دفاع کرد که گفت: مردم اسرائیل باید از روحیه قربانی بودن دست بردارند. او در ضمن به شدت به مردسالاری و تبعیض علیه شهروندان فلسطینی و سایر شهروندان به حاشیه رفته اسرائیل حمله کرد.

این اصول‌مداری باعث شده است تا میخائیلی امروز موفقتر از آن‌ها که وعده خود را زیر پا گذاشتند و وارد ائتلاف با نتانیاهو شدند عمل کند. همین است که حتی ایهود اولمرت، نخست‌وزیر راست‌گرای سابق اسرائیل، به تمجید از میخائیلی برخواسته است. او در مقاله‌ای در روزنامه «اورشلیم پست»،‌ میخائیلی را به خاطر «شجاعت، صداقت و تعهد خستگی‌ناپذیر به اصول و ارزش‌هایی که هرگز سعی نکرده پنهان کند» تحسین کرد. اولمرت افزود: «از تمام افرادی که در این انتخابات نامزد هستند، میراو میخائیلی تنها حریف واقعا چشمگیر دارودسته‌‌ای است که دولت اسرائیل را به سوی بحرانی می‌برند که می‌تواند موجودیت ما را به خطر بیاندازد.»

اولمرت این دارودسته را «نتانیاهو، همسرش و پسرش» و همراهانشان دانست و گفت: «آن‌ها نماینده سقوط اخلاقی دولت اسرائیل و فرهنگ دروغ» هستند. او در ضمن به تمام رقبای نتانیاهو در دو جناح چپ و راست سیاست اسرائیل اشاره کرد و نتیجه گرفت که هیچ یک مثل رهبر جدید حزب کارگر، اصول‌مند نیستند: «میراو میخائیلی تنها نامزدی است که نماینده تمام آن ارزش‌هایی است که جایشان به شدت خالی است. او نقطه مقابل تمام آن‌ چیزهایی است که نتانیاهو نمایندگی می‌کند و تمام آن‌چه ما می‌خواهیم از شرش خلاص شویم.»‌

تقریبا هیچ شکی نیست که میراو میخائیلی نخست‌وزیر بعدی اسرائیل نخواهد بود. مخالفین نتانیاهو می‌توانند امیدوار باشند که یائیر لاپید (که او هم به علت این‌که حداقل به اصل عدم پیوستن به نتانیاهو وفادار بوده، در نظرسنجی‌ها موفق است) شاید بتواند بلوکی از مخالفان نتانیاهو سر هم کند و نخست‌وزیر شود و در این بلوک، میخائیلی حتما می‌تواند جایی داشته باشد. حتی اگر بخشی از آن راست‌گرایانی مثل گیدئون سار از حزب «امید نو» و نفتالی بنت، از حزب «راست» (و نزدیکان سابق نتانیاهو) باشد. سناریوی رویایی برای چپ، شاید این باشد که لاپید بتواند دولتی با حضور حزب کارگر و حزب چپ‌گرای مرتز تشکیل دهد و اما در عین حال احزاب نماینده شهروندان فلسطینی‌تبار را هم وارد دولت کند. حضور شهروندان فلسطینی در سیاست امروز به قدری عادی شده که حتی حزب نتانیاهو هم برای اولین بار یک نامزد عرب مسلمان انتخاب کرده و آقای نخست‌وزیر در شهر عرب‌نشین ناصره (همان‌جا که عیسی مسیح در آن بزرگ شد) به امید جذب رای‌دهندگان عرب و فلسطینی، سخنرانی کرده است.

اما حزب کارگر و جناح چپ اسرائیل می‌باید به فردای انتخابات فکر کنند؛ چه پیروز این انتخابات باشند و چه بازنده آن. پیروزی میخائیلی یادآور این است که ایستادگی بر اصول و ارائه چشم‌انداز مدون بهتر از دنبال این و آن چهره مشهور رفتن و تلاش برای پیدا کردن میان‌برهای سیاسی نتیجه می‌دهد. باید دید آیا خانم میخائیلی می‌تواند حزب بنیانگذار اسرائیل را از نو بسازد و گزینه چپ میانه را به طور جدی در سپهر سیاست اسرائیل احیا کند یا خیر؟‌

این وظیفه بزرگی است که تاریخ بر دوش این زن گذاشته است. انتخابات ماه آینده اولین مصاف است اما آخرین نخواهد بود.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مقاله، نظر نویسنده بوده و سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی‌کند.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *