روز شنبه، ۱۱ دی، در آفریقای جنوبی روز وداع بود؛ وداع با «دزموند توتو»، کشیش کنشگری که عمری برای عدالت جنگید تا نه فقط نماد معنوی این ملت بلکه نماد آرمانهای انسانی در سراسر جهان باشد.
***
اسقف توتو ۹۰ سال عمر کرد و هم جایگزینی حکومت آپارتاید با دموکراسی را به چشم دید و هم تداوم معضلاتی که باعث شد تا به نبرد خود برای عدالت در آفریقای جنوبی ادامه دهد و از هیچ مخالفی نهراسد. استقامتش در مقابل آپارتاید در سطح جهان مثالزدنی شد و همین بود که در سال ۱۹۸۴ جایزه صلح نوبل را گرفت. نگاه او اما محدود به مرزهای کشورش نبود و بیعدالتی را هر جا که میدید محکوم میکرد: «از نزاع اسراییل و فلسطین که طی آن هم از حقوق فلسطینیان دفاع میکرد و هم از حق اسراییل برای موجودیت؛ تا جنگ آمریکا در عراق که آنرا بهخاطر غیرقانونی بودن محکوم کرد.»
ایستادگی توتو در برابر سرکوب بهاییان در ایران
برای پیروان بزرگترین اقلیت مذهبی ایران، آیین بهایی، اما توتو شاید بیش از هر چیز یادآور یک موضوع است: «دفاع شجاعانه و بیشائبه از سرکوب بهاییها توسط جمهوری اسلامی». موضعی که حاصل همفکری و همراهی توتو با جامعه بهایی آفریقای جنوبی بود. بهاییهای آفریقای جنوبی حتی در روزهای آپارتاید پیروانی اعم از سیاهپوست و سفیدپوست و ایرانی داشتند و بدینسان با گرد هم آمدن، فرای تفاوتهای نژادی، ناقض قوانین ظالمانه آپارتاید میشدند. در روزهای پس از آپارتاید نیز این جامعه برای ساختن جامعهای دموکراتیک در آفریقای جنوبی در کنار پیروان سایر مذاهب کوشیدند و این سنگ بنای همکاری آنها با توتوی آنگلیکن بود.
دکتر «ایرج عابدیان»، اقتصاددان ایرانیتبار مقیم آفریقای جنوبی که دهها سال است در این کشور زندگی میکند و زمانی مشاور اقتصادی نلسون ماندلا بود، به ایرانوایر میگوید: «خبر را که شنیدم، در قلبم احساس کردم که آفریقای جنوبی قطبنمای اخلاقی خود را از دست داده؛ همانطور که نلسون ماندلا راهنمای وحدت کشور بود، توتو قلب اخلاقی کشور بود. فقدان او جای خالی بزرگی بر جای میگذارد که به این راحتیها پر نخواهد شد.»
دکتر عابدیان در دهه ۱۹۸۰ به آفریقای جنوبی آمد که نظام آپارتاید هنوز پابرجا بود و با جنبش عظیم مخالفت با خود روبهرو بود. او میگوید: «در آن زمانها یادم هست که بارها اسقف توتو را در صف اول تظاهرات های خیابانی میدیدم. همیشه با اعتماد به نفس و قدرت حرکت میکرد و از همان تصویر اول به نظر میآمد، انسانی است با استقامت اخلاقی که به این راحتیها تکان نمیخورد؛ حتی وقتی اسلحه پلیس به سویش گرفته بودند. او بازو به بازو کنار سایر تظاهرکنندگان میایستاد و اهل اینکه از پشت میز حرف بزند و بقیه را از راه دور تشویق کند، نبود. در سالهای پس از آپارتاید البته از کنشگر ملی ضدآپارتاید به رهبری بینالمللی بدل شد.»
«طاهره متی»، مدیر دفتر روابط عمومی بهاییهای آفریقای جنوبی، در صفحه فیسبوک خود ضمن انتشار عکسهایی در کنار اسقف توتو و سایر چهرههای مذهبی، خاطراتی از او تعریف کرد. او با یادآوری سخنرانیهای توتو در دانشگاهها گفت: «با حس طنز و خنده واگیردارش باعث میشد مراسمهای فارغالتحصیلی رنگ و بویی ویژه به خود بگیرند. اصلا اگر کاری نمیکرد که همه بزنند زیر خنده، انگار مراسم درست انجام نشده بود؛ در این میان خنده خودش از همه بهتر بود.»
آشنایی خانم متی و آقای عابدیان با اسقف توتو بخشی از تماسهای او با جامعه بهاییهای آفریقای جنوبی بود که باعث شد او دو بار، یک بار در سال ۲۰۱۱ و بار دیگر در سال ۲۰۱۵ به سرکوب بهاییان اعتراض کند.
توتو: جمهوری اسلامی علیه کل ایرانیان است
دکتر عابدیان میگوید: «مواضع او علیه دولت ایران در زمینه حقوق مدنی و حقوق بشر بسیار بیباکانه بودند. بیانیه او به نظر شخصی خود من پیامبرگونه بود. او تاکید داشت که اعمال دولت ایران غیرانسانی است و نه فقط علیه کل بهاییها که علیه کل ایرانیان است.»
در سپتامبر ۲۰۱۱ اسقف توتو به همراه «خوزه راموس هورتا»، رییسجمهور وقت تیمور شرقی، با صدور بیانیهای خواهان آزادی معلمان دربند بهایی شد. نامه سرگشاده این دو برنده جایزه نوبل صلح به جامعه دانشگاهی ضمن خواست آزادی بی قید و شرط هفت معلم بهایی، رفتار حکومت ایران را با «قرون تاریک اروپا» و «دوره تفتیش عقاید (انکیزاسیون) اسپانیا» مقایسه کرد. نامه این دو با تیترِ «جنگ ایران علیه دانش» در وبسایت «هافینگتون پست» منتشر شد.
در این نامه میخوانیم: «ما میبایست تاکید کنیم که این اعمال نه نتیجه اعتقاد به اسلام هستند و نه ناشی از آن. کافی است به قرون تاریک اروپا و دوره تفتیش عقاید اسپانیا نگاه کنیم تا ببینیم آیتاللههای ایران بدون شک اولین گروهی نیستند که با استفاده از مذهب دست به سرکوب جابرانه افکار و دانشی میزنند که میهراسند، قدرتشان را به خطر بیندازد.»
دکتر عابدیان میگوید: «این مقایسه تاریخی بسیار بنیادینی بود.»
در فوریه ۲۰۱۵، توتو بار دیگر با صدور بیانیهای به محرومیت بهاییها از حق تحصیل دانشگاهی که توسط جمهوری اسلامی اعمال میشود، اعتراض کرد. این بیانیه در وبسایت «بنیاد دزموند و لهآ توتو» که به نام او و همسرش فعالیت میکند، منتشر شد و در آن این رهبر مذهبی میگوید: «دولت ایران میگوید آموزش بهاییها جرم است. اما من میخواهم به شما بگویم که ما میتوانیم این وضع را عوض کنیم؛ میتوانیم صدای آنها باشیم. میتوانیم به دولت ایران و به جهانیان بگوییم که محروم کردن بهاییها یا هر گروه دیگری از آموزش عالی به مثابه آسیب زدن به ایران و مردم ایران است. تجربه تلخ ما از آپارتاید نشان میدهد که همه نوع تبعیض به همه افراد لطمه میزند. دولت ایران دارد خودش را از خدمات هزاران مهندس، پزشک و هنرمند بهایی محروم میکند که میتوانند کمکی به ایران، ایرانیان و جهان باشند.»
بیانیه توتو بخشی از کارزار «آموزش، جرم نیست» بود که در نوامبر ۲۰۱۴ در پی نمایش فیلم «شمعی روشن کن»، ساخته «مازیار بهاری» آغاز شد و طی آن چندین نفر از برندگان جایزه نوبل در سراسر جهان به محرومیت بهاییها از تحصیل در ایران اعتراض کردند؛ از جمله «شیرین عبادی»، «توکل کرمان»، «جودی ویلیامز» و «مایرید ماگوایر». از دل همین کارزار، بعدها فیلم «بهای تبعیض: از تهران تا ژوهانسبورگ» درآمد که موضوع آن مقایسه مبارزه برای حقوق بهاییها در ایران و سیاهپوستان در آفریقای جنوبی است.
همکاری توتو با بهاییها اما به سالها قبل از این بیانیهها بازمیگشت. از همان زمانی که آپارتاید جای خود را به آفریقای جنوبی میداد که قرار بود چندنژادی و چندحزبی و دموکراتیک باشد. دکتر عابدیان با یادآوری روزهای دهه ۱۹۹۰ میگوید: «بهاییهای آفریقای جنوبی که از نژادهای مختلف بودند، در کنار دزموند توتو و پیروان مذاهب مختلف از جمله مسیحیان، یهودیان و بوداییها به مشاوره در مورد آینده پرداختند.» از جمله مسائل مهم چگونگی خشونتپرهیزی در آن روزهای پرالتهاب بود. موضوعی که بهاییها خوب از آن باخبر بودند؛ در سال ۱۹۹۴ بود که چهار بهایی ایرانیتبار توسط یکی از احزاب افراطی در آفریقای جنوبی کشته شدند تا از قربانیان خشونت آن روزهای پرتلاطم باشند.
همکاری بین مذاهب
دکتر عابدیان میگوید: «در مجمع همکاری بین مذاهب، اسقف توتو دقیقا نماد هدف این مجمع بود: صلح و همزیستی و عدالت.»
این اقتصاددان ایرانی-آفریقایی تجربه مستقیمی از همکاری با توتو در آن روزها را نیز دارد. اسقف بزرگ آن روزها رییس «کمیسیون حقیقت و آشتی» بود و عابدیان بر صدر تیمی از متخصصان دانشگاه کیپتاون بود که در همکاری با این کمیسیون سعی کردند، راههایی برای این عدالتجویی پیدا کنند.
بر بنیان این سابقه سالها همکاری بود که بهاییها در سال ۲۰۰۹ از اسقف توتو خواستند به سرکوب بهاییها در اعتراض کند. دکتر عابدیان میگوید: «از زمانی که به دفتر ایشان اطلاع دادیم، ۱۸ ماه طول کشید و پس از مدتها تفکر و تحلیل و گفتوگوهای مختلف با جامعه بهایی بهخصوص خانم طاهره متی بود که ایشان بیانیه تاریخی خودش را در سال ۲۰۱۱ منتشر کرد.»
داستان همکاری اسقف توتو و بهاییها یادآور این است که رهبران مذهبی میتوانند در راه عدالت قدم بردارند و کنشگری مذهبی بدیلی به غیر از بدیل «خمینی» و «خامنهای» هم دارد.
این موضوعی است که توتو خود از سالها پیش میدانست. «جان آلن»، روزنامهنگار اهل آفریقای جنوبی، در زندگینامهای که با تایید خود توتو راجع به او نوشته، اینچنین ابراز کرده است: «او میگفت بهترین سه نمونهای که نشان میدهند، رهبران مذهبی نباید وارد سیاست حزبی شوند، آبل مازوروا در زیمبابوه، سراسقف ماکاریوس در قبرس و آیتالله خمینی در ایران هستند.»
حکومت خمینی در ایران هنوز به یک سال هم نرسیده بود که توتو به یکی از اعمال آن اعتراض کرد: «گروگان گرفتن دیپلماتهایی آمریکایی». هنوز یک ماه از این واقعه نگذشته بود که توتو در نامهای به عنوان دبیر کل شورای کلیساهای آفریقای جنوبی نوشت: «من به عنوان یکی از رهبران سیاهپوستِ مسیحیان آفریقای جنوبی از آیتالله روحالله خمینی میخواهم به نام خدای یکتایی که ما همه میپرستیم، از نفوذ خود برای آزادی گروگانهای آمریکایی استفاده کند. این راه رسیدن به عدالت نیست.»